بازم می خوام انشا بنویسم ..اما اینبار نه با قلم يك كودك 10-12 ساله اينباربا قلم فرسوده اي مي نويسم كه به جوهر تجربه ها أغشته شده...علم بهتر است یا ثروت؟چه کسی می داند؟اصلا بهترین راه قضاوت چیه یا بهترین قاضی کیه؟...شاید من بگم بی شک بهترین قاضی تو این پرونده کسیه که هر دو موقعیت رو داشته و هر دو رو تجربه کرده...کسی که هم مراتب و مدارج علمی رو یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و به خاطرهمه اون سختیها و مشقات مقام و موقعیت و احترام و شرافت به دست آورده و هم ازنظر موقعیت مالی با تلاش و پشتکاربه سطحی بالایی ازرفاه اقتصادی وآسایش و امکانات رسیده ...با این حال اگر جزو کسانی باشید که هر دو رو تجربه کردند انگاریک دفعه یک سوالی مثل خوره به جونتون میفته ...یک نقطه کور و مبهم تو این سوال هست.. یک علامت سوال بزرگ و اون به نظر من جایگاه والای ارزشهاست... کجای این معادله و کشمکش همیشگی بین علم و ثروت معنویات تعریف میشن و جون میگیرن؟؟؟اون ثروت از کجا به دست اومده و اون علم در چه راهی به خدمت گرفته شده؟ دستهای پینه بسته پدری که نه پول داره نه مدرک اما بوسه بر اون یک دنیا می ارزه کجای این قصه غصه هاست...من که فکر می کنم ثروت تا وقتی در خدمت معنویاته قابل تقدیره ،وقتی دست کودک یتیمی رو محکم می گیره ،میفشاره و لقمه در دهانش می گذاره...و علم هم تا وقتی در جهت اصول و ارزشها گام بر می داره قابل احترامه...وقتی تو اتاق عمل جون عزیزترین و ارزشمند ترین کسی رو که تو دنیا داری نجات میده وبهت برمی گردونه...
ای کاش درجنگ ناتمام و نابرابر علم و ثروت و در کشمکش این سوالهای بی جواب فقط یک لحظه در وجودمون زمزمه کنیم...
هر جا چیز ارزشمندی هست که رنگ و بوی معنویت میده و حال درونمون رو خوش می کنه اون بهتره...حالا چه علم باشه چه ثروت
فقط کافیه درست به خدمت گرفته بشه
علاقه مندي ها (Bookmarks)