نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: ضرب المثل های قمی

  1. #1
    ناظر کل انجمن ها
    sepehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــــم
    سن
    33
    نوشته ها
    992
    نوشته های وبلاگ
    196
    میزان امتیاز
    10

    Lightbulb ضرب المثل های قمی

    یه سری ضرب المثل تو کتاب فارسی قمی نوشته ی دکتر علی اشرف صادقی دیدم که نوشته تو شهر قم و بعضی روستاهای اون به کار میره و به صورت های متفاوتی در تهران و احیاناً سایر شهرهای ایران نیز به کار میرن
    هرازگاهی چندتاشو تایپ میکنم که امیدوارم جالب باشه براتون

    آّب: آّب به آّب بخورد گرداب می شود.
    آّب: روبه آب خندیدن، آرزوی مرگ کسی را کردن.
    آب: آّب بی دهنه خوردن، حرف های گستاخانه و زیادتر از حد خود زدن، گستاخی کردن.
    آبادی: دور از آبادی بخواب، خواب آشفته نبین.
    آبادی: فلانی را به آبادی راه نمی دادند، می گفت تفنگ و یراق مرا در خانۀ کدخدا بگذارید.
    آّب اماله: مثل آب اماله = در حرکت دائم، در رفت و آمد.
    آب شب مانده: از آّب شب مانده پرهیز می کند.
    آرد: آردش را بیخته آرویز (= آردبیز، الک) ش را آویخته.
    آسیاب: آسیاب کُله (= به کندی) بگردد بهتر است که نگردد.
    آسیاب: اگر گرسنه شدی بار به آسیاب ببر = هنگام نیاز به عوض دست دراز کردن پیش دیگران، خود کوشش کن.
    آفتاب: نه به آفتابش می شود نشست نه به سایه اش.
    آلو: آلو است و به گلو = چه بخواهی چه نخواهی پایت نوشته شده.
    ابر سیاه: از ابر سیاه نترس و مرد دَبه ریش، از ابر سفید بترس و مرد کوسه ریش.
    اسب: اگر از اسب افتادیم از اصل نیفتادیم.
    اسب: بدبختی که برگردد، اسب در طویله خر گردد.
    اسلحه: تا شما اسلحه کنید شاه از قندهار گذشته.
    انبان: موش به انبونه کار نداره، انبونه به موش کار داره.
    انبان: نصفی از سر انبونه نصفی از ته انبونه، باقیش را هم بده لُق لُقونه (= انعام، رشوه).
    انار دانه: انار دانه که بزرگ شد پوستش را می ترکاند، بزرگ زاده که بزرگ نشد دوستش را می رنجاند.
    سیر شده ام از بس که از آدم هـا زخـم خورده ام!!
    خدا خیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
    من سیرم ...

    سپهراد

  2. #2
    ناظر کل انجمن ها
    sepehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــــم
    سن
    33
    نوشته ها
    992
    نوشته های وبلاگ
    196
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض پاسخ : ضرب المثل های قمی

    بار: بار قرآن هم اگر کج باشد به منزل نمی رسد.
    باغ: یک باغ را برای خوشه انگور آتش می زند.
    برّه: برّۀ دو مادره= کبوتر دو برُجه (بچه ای که از دوطرف به اون مهربانی می شود).
    برجستن (بالا پریدن): اگر نَمی دونی (نمی توانی) وَرجی (ورجهی، برجهی) فروجه.
    برهنه: دوتا برهنه به حمام خوشند= زن و مردی که فقیرند دلشان به کار حمام خوش است.
    بزگر: بزرگر از گله به در.
    بیل: به بهانۀ بیل به آهنگر می روند.
    پسینه: کدبانو از پسینه (= صندوقخانه) درمی آید.
    پله: کاری بکن بابات می کرد، پلّه می ریشت قبات می کرد.
    پنجاه: نه و چهل (= چهل و نه) نشد، پنجاه= تفاوت خرج مورد نظر کم و مانند تفاوت چهل و نه و پنجاه است.
    پنیر: هرکه می گوید پنیر تو چاله بکن بمیر.
    پیشانی: رگ پیشانیش شکسته است= بی حیا است.
    پیش نماز: پیش نماز که بـ . . . زد، پس نماز می . . . سد.
    ترازو: کِرکِره مازو سنگ ترازو= کنایه از کسی که با کم می سازد و خرج نمی کند.
    ترمه: ترمه که کهنه شد قاب دعا می کنند= آنچه که ارزش دارد در همه حال ارزش دارد.
    تعارف: تعارف آب حمام = تعارف شاه عبدالعظیمی.
    تیشه: تیشۀ رو به خود بودن، فقط سود خود را دیدن.
    تیغ: کی سر این تیغ ها را تیز کرده؟ آنکس که چوب تهِ میویز (= مویز) کرده.
    تیونچه: سر یک تیونچه (= دیگ) و دو هُشبلاش (= آبکشش) درآمده = زیاد ورّاجی می کند.
    سیر شده ام از بس که از آدم هـا زخـم خورده ام!!
    خدا خیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
    من سیرم ...

    سپهراد

  3. #3
    ناظر کل انجمن ها
    sepehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــــم
    سن
    33
    نوشته ها
    992
    نوشته های وبلاگ
    196
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض پاسخ : ضرب المثل های قمی

    جالیز: به اندازۀ جالیزمان باید بکاریم.
    جان: جان نکنده به تن است.
    جانشین: جا می خواستیم ولی جانشین نمی خواستیم.
    جمال: جمال جمال مِهتره، اگر نبینی بهتره = نظیرِ آن تسمع بالمُعَیدی خیرُ مِن آن تَراه.
    جیب: جیبش مثل در ... ملاهاست = جیبش پاک خالی است.
    چادر: چادرش پشت در است = آماده بیرون رفتن است.
    چادر: چادر دو تا یا یه (= جاری) را اگر در یک صندوق بگذارند دعوایشان می شود.
    چاه: چاه باید از خودش آب داشته باشد.
    چغندر: چوغندر (= چغندر) ما چوغندر است = چیزها و کارهای ما با آنِ دیگران فرق دارد.
    حرف: حرفهایش پاورقی ندارد = پایه ندارد.
    حرف حق: حرف حق خیار است که . . . تلخ است.
    حمامی: حمامی به حمامی می رسد صندوق را می بوسد = از او پول نمی گیرد.
    سیر شده ام از بس که از آدم هـا زخـم خورده ام!!
    خدا خیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
    من سیرم ...

    سپهراد

  4. #4
    ناظر کل انجمن ها
    sepehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــــم
    سن
    33
    نوشته ها
    992
    نوشته های وبلاگ
    196
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض پاسخ : ضرب المثل های قمی

    خال: فلانی خال از میان دو ابرو می برد = دزد ماهری است.
    خاک انداز: خاک اندازهایش را دسته کرده = سرمه به چشم خود کشیده و خط دنباله اش را هم کشیده است.
    خاله: رفتیم خانۀ خاله (به) دلخوشی، پیش ما گذاشتند گندل کشی.
    خان: نه خان شد و نه بک شد میون جوونا (میان جوانها یه (= یک)) شندرک شد = آدم مهملی از کار درآمد.
    خانه: از خانگیِ تو گذشتیم، مثل بیرون باش.
    خانه: خانه که خالی شد موش به صدا در می آید.
    خر: خر به خرابی می رود گوش و دم گاو را می برند.
    خر: مثل خری که به نعلبندش نگاه می کند = با خشم نگاه می کند.
    خر: خر خود را بالا بستن = توقّع زیاد داشتن.
    خر: خری که از خر دیگه وابماند باید گوش و دمش را برید.
    خر: همۀ خرها را با یک چوب می راند.
    خر: آن خری که بردی بالای بام بیاور پائین.
    خر: هرکه خر شد ما پالانش، هرکه در شد ما دالانش.
    خر: خر که خاک می خورد کوریش را خودش می برد.
    خردیزه: مثل خردیزه می ماند که به مرگ خودش و ضرر صاحبش راضی است.
    خرمای بغداد: نه به خرمای بغداد رسیدیم نه به گندم ری.
    خوابیدن: هرچه گرد می خوابیم پایمان درازتر است.
    خوردن: کم بخور گرد بخواب.
    خواهر: خواهر ز برارش بین، کرباش را به کنارش بین (اگر کنار کرباسی خوب باشد بقیه اش از آن دل کند). البته به لری بیشتر می خورد تا قمی.
    خوی: خویی که با شیر بیاید با مرگ می رود.
    سیر شده ام از بس که از آدم هـا زخـم خورده ام!!
    خدا خیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
    من سیرم ...

    سپهراد

  5. #5
    ناظر کل انجمن ها
    sepehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــــم
    سن
    33
    نوشته ها
    992
    نوشته های وبلاگ
    196
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض پاسخ : ضرب المثل های قمی

    دار: نه داره (دار است) نه دست ور داره (دست بردار است) = نه می شود آن را نگه داشت نه می شود از آن دل کند.
    دختر: دختر بی جهاز، اشکنۀ بی پیاز، طالع بی نیاز (ملای بی نماز).
    دختر: اگر دختر وزیری آخر به زیری.
    درز: جوبه درزش نمی رود = در مورد دو نفر گفته می شود که بسیار صمیمی هستند.
    درویش: به درویش گفتند بساطت را جمع کن، دهانش را بست (= بساط درویش کلامش است).
    دستمال: من توی دستمال می بندم و دور می اندازم، صاحبش بردارد.
    دمل: دمل را به موقع باید نیشتر زد.
    دندان: اگر دندان نباشد نان می شود خورد، مصیبت روزی است که نان نباشد.
    دوا: ته هاو نها را سوراخ کردم تا دردم را دوا کردم.
    دوا: صد و صله قبا کردم تا این درد را دوا کردم.
    دوغ: دوغ آزمودۀ خود بهتر از کرۀ نیازمودۀ مردم.
    دوک: نه دوک خُله (= خل است) نه واریسه (= بادریسه) خاله خله که می ریسه.
    دیزی: توی دیزی پنج سیری نباید یک چارک گوشت گذاشت.
    دیزی: دیزی دو سیر و نیمی را اگر پنج سیر گوشت تویش بگذاری می ترکد.
    دیگ: دیگی که برای ما نجوشد سگ تویش بجوشد.
    دیگ: هرچه به دیگ است با کمچه در می آید.
    سیر شده ام از بس که از آدم هـا زخـم خورده ام!!
    خدا خیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
    من سیرم ...

    سپهراد

  6. #6
    ناظر کل انجمن ها
    sepehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــــم
    سن
    33
    نوشته ها
    992
    نوشته های وبلاگ
    196
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض پاسخ : ضرب المثل های قمی

    ذات: ذاتش قُل می اندازد = خرده شیشه دارد.
    رانکی: اگر صدتا رانکی از آسمان بیفتد یکیش به گردن ما نمی افتد.
    رسیدن: هرکه به ما می رسد وا می رسد = آنطوریکه با دیگران است با من نیست.
    زاد: اگر زادت کُنه (= کند) رودت بچینه (= بچیند)، اگر رودت (= فرزندت) نچینه رود رودونت (= فرزند فرزندانت) بچینه.
    زن جوان: زن جوان و مرد پیر، سبد بیار جوجه بگیر.
    سیر شده ام از بس که از آدم هـا زخـم خورده ام!!
    خدا خیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
    من سیرم ...

    سپهراد

  7. #7
    ناظر کل انجمن ها
    sepehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــــم
    سن
    33
    نوشته ها
    992
    نوشته های وبلاگ
    196
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض پاسخ : ضرب المثل های قمی

    سبو: صدتا سبو می سازد یکیش دسته ندارد.
    سر: سر بزرگ دولتی، پای بزرگ نکبتی = سر بزرگ دولت می آورد و پای بزرگ نکبت.
    سر: هرکه را سر سوزد کلاه دوزد.
    سِرکو: دسته سرکو (هاون سنگی)ی ما را گربه اینجا نیاورد؟ = نردبان ما را گربه اینجا نیاورد؟
    سرکه: خوب سرکه ای به ریش فلانی صاف کرد = خوب کلاهی سرش گذاشت.
    سگ: سگم عاره (= عار است، عار دارد) که با فلانی بیرون بروم، گربه ام بیماره.
    سگ: سگ که پیر شد حلاج گرگ می شود.
    سگ: سگ دادیم سگ توله گرفتیم = معامله پایا پای و در هر حال بد بود.
    سگ سکندر: مثل سگ سکندر = قوی و سرحال.
    سند خرید: سند خرید و فروش ما دوتا است = به دیگران خوبی می کنم و بدی می بینم.
    سنگ: فلانی صدتا سنگ به سرِ فلانی زده = از او شرورتر است.
    سوزن: یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به رفیقت.
    سوزنگر: صد چکش سوزنگر، یک چکش آهنگر.
    سوفالی: فلانی به سوفالی نمی ... = عمرش به پائیز یعنی هنگام دروی خرمن نمی رسد.
    سیب: سیب سرخ برای دست چلاق خوب است.
    سیر: سیرِ نخورده و دهنِ گندیده.
    سیر شده ام از بس که از آدم هـا زخـم خورده ام!!
    خدا خیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
    من سیرم ...

    سپهراد

  8. #8
    ناظر کل انجمن ها
    sepehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــــم
    سن
    33
    نوشته ها
    992
    نوشته های وبلاگ
    196
    میزان امتیاز
    10

    پیش فرض پاسخ : ضرب المثل های قمی

    شراب: شراب مفت را قاضی ساوه هم می خورد.
    شغال: تا شاغال شده بودم به همچو گنگی (= تنبوشه ای) گیر نکرده بودم.
    شاه: شاه ببخشید، شیخ علی شاه (یا شاه علی بک) نبخشید = وزیر نبخشید.
    شاه: انگار شاه خانه لـله اش می رود.
    شتر: به شتر گفتند چرا فلانت از پس است؟ گفت: چه چیزم مثل همه کس است؟
    شترلوک: مثل شترلوک = بزرگ و قوی.
    شریک: شریکِ درِ جوال = کسی که وقت تقسیم سود وارد کار می شود.
    شکر: شکر مازندران شکر است شکر هندوستان هم شکر است، اما این کجا و آن کجا.
    شکم گرسنه: شکم گُسنه (= گرسنه) و عرق نعناع. عرق نعنا برای شکم گرسنه لازم نیست (عرق نعنا ضد نفخ است).
    شلنگ: این کار شلنگ دارد و خواب دمرو = این رشته سر دراز دارد، یا این کار مشکلات زیادی دارد.
    شنیدن: گفتم که بشنوی نگفتم که یاد بگیری.
    شیر: شیری یا شاغال (= شغال)؟ = شیری یا روباه؟ شیری یا شتر نیز گفته می شود.
    سیر شده ام از بس که از آدم هـا زخـم خورده ام!!
    خدا خیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
    من سیرم ...

    سپهراد

موضوعات مشابه

  1. ضرب المثل
    توسط عاطفه در انجمن گفتگوی اعضا قم
    پاسخ: 18
    آخرين نوشته: 07-16-2012, 04:04 PM
  2. ترجمه انگلیسی ضرب المثل های فارسی
    توسط بانوی شرقی در انجمن زبان انگليسي
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 06-14-2012, 04:24 PM
  3. ضرب المثل های جالب درباره ازدواج
    توسط بانوی شرقی در انجمن کلوب ازدواج قم
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-19-2012, 09:01 PM

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •