مجید لشگری-حضرت معصومه سلام الله علیها-میلاد و مدح

بیا به جان بشنو نغمه ی خوش الحان را

ترنّم نفس بلبل غزلخوان را



مدینه راهی قم شد، مدینه راهی توس

ببین مسیر مدینه به قم-خراسان را


چقدر ریسه ی رنگی به چشم می آید

به هر دو دیده نظر کن ستاره باران را


زمین بایر ایران بدون برکت بود

دمیده عطر شما روح مُلک ایران را


دوباره حضرت جبریل در بغل دارد

نزول آیه ی یاسین و نور و رحمان را


به استلام نگاه رضا وزید و گذشت

نسیم چادرتان سرزمین کنعان را


کی ام که مدح تو گویم ببخش ای بانو

تصدّقی بنما قوم و خویش سلمان را


تویی امام رضا ؟ نه! رضا امام تو بود

دعا به جان رضا صحبت مدام تو بود


سپاس باد خدا را کریمه ای داریم

به طور موسی ِ کاظم کلیمه ای داریم


هزار مرتبه شکر خدا، به بسم الله

کنار واژه رحمان، رحیمه ای داریم


شبیه آیه ی «إحسانک القدیم» خدا

نعیم جاری و لطف قدیمه ای داریم


به خاندان علی بعد زینب کبری

عقیلة العربیّ و علیمه ای داریم


مفهّمات زمین و مقدّرات زمان

نهان نمانده که آخر فهیمه ای داریم



کسی که از سه جهت با امام محرم بود

به بضعة النبویّة ضمیمه ای داریم


اگر چه مرقد زهرا نهان و ناپیداست

ثواب زائر او مثل زائر زهراست