آمُرهای (لهجه)، یکی از لهجههای ایرانی که در دِه آمُره به
آن تکلّم میشود. آمُره ده کوچکی است در حدود 30 کیلومتری جنوب شرقی تفرش که از جهت
تقسیمات اداری کشوری از توابع بخش خلجستان شهرستان تفرش در استان مرکزی بهشمار
میرود. براساس سرشماری آبان 1355، آمره دارای 508 نفر جمعیت و 166 خانوار بوده است
(سازمان برنامه و بودجه، 22/28؛ نیز سازمان جغرافیایی کشور، 1/22).
آمره لهجۀ
ویژهای دارد که به لهجۀ آشتیان و تفرش نزدیک است و از جهاتی مشخصات لهجههای مرکزی
ایران و از جهاتی دیگر ویژگیهای لهجههای تاتی را دارد. این لهجه دارای 8 مصوت (a,
ā, e, I, o, ö, u, ü) است، و 23 صامت همانند با صامتهای فارسی کنونی دارد. از
ویژگیهای این لهجه وجود دو جنس مذکر و مؤنث برای اسما، صفات، ضمایر اشارۀ سوم شخص
مفرد، ضمیر شخصی سوم شخص مفرد و افعال ماضی در سوم شخص مفرد است. نشانۀ مؤنث عموماً
a ــ (فتحه) بدون تکیه در پایان کلمه است. مثال: xāxa = خاک؛ ova= آب؛ xvāxa =
خواهر؛ zeniya = زن؛ nomaziya = نامزد؛ mālaka = گربه؛ ona = این، او (مؤنث)؛ yona
= آن، او (مؤنث)، در برابر o/yo این، آن (مذکر)؛ o ba-ma = او (مذکر) آمد؛ ona
ba-miya = او (مؤنث) آمد. صفات از جهت جنس با موصوف مطابقت میکند. مثال espika
xāxa = خاک سفید (مؤنث)، در برابر ĉondar espik = چغندر سفید (مذکر). صفات مؤنث با
اضافه شدن a بدون تکیه به آخر صورت مذکر، ساخته میشود. گاهی در این مورد بیقاعدگی
نیز دیده میشود، مثال jova = جوان (مذکر)، در برابر jovana (مؤنث). در این لهجه دو
شمار وجود دارد: مفرد و جمع. نشانۀ جمع gal – (تکیهدار) است که برای اسمهای مذکر و
مؤنث هر دو به کار میرود: merdagal = مردها، asbgal = اسبها (مذکر)، sügal = سیبها
(مؤنث، جمع süa)، zinigal = زنها.
ضمایر: ضمایر شخصی منفصل دارای دو شمار مفرد
و جمع، و دارای دو حالت صرفی صریح و غیر صریح است. حالت صریح هنگامی به کار میرود
که ضمیر فاعلِ افعال با عاملِ فعل ماضی متعدی باشد. در موارد دیگر حالت غیرصریح به
کار میرود. ضمایر منفصل اول شخص و دوم شخص جمع فقط یک حالت دارند:
az = من (در
حالت صریح) hama = ما (در هر دو حالت)
mö = من (در حالت غیرصریح)
tö = تو
(در حالت صریح) soma = شما (در هر دو حالت)
ta = تو (در حالت غیرصریح)
o/yo=او (مذکر در حالت صریح) ongal=ایشان (در حالت صریح)
ona/yona=او(مؤنثدرحالتصریح) ongal=ایشان(درحالتصریح)
one = او (مذکر و
مؤنث در حالت غیر صریح)
ongale = ایشان (در حالت غیرصریح)
ضمایر شخصی متصل:
عبارتند از öm- (-م)، et- (-ت)، eš- (-ش)، emon- (-مان)، eton- (- تان)، sšon-
(-شان).
ضمایر اشاره: o = او (مذکر)، ona = آن (مؤنث)، yo = این (مذکر)، yona =
(مؤنث).
فعل: در آمرهای، مانند لهجههای مرکزی ایران، برای فعل دو ماده وجود
دارد: مادۀ ماضی و مادۀ مضارع. افعال براساس این دو ماده و به کمک پیشوندهای فعلی
نقشدار (پیشوندهایی که نقش دستوری دارند) و با پیوستن شناسههای صرفی به آخر مادۀ
فعل، و در مورد افعال متعدی به کمک ضمایر شخصی متصل پیش از مادۀ فعل، ساخته
میشوند. پیشوندهای نقشدار عبارتند از ba- (با گونههای be- و bö-) و e- (با گونۀ
ed-). پیشوندِ ba- در ساختن وجه التزامی، امری، ماضی مطلق اخباری و ماضی نقلی
اخباری به کار میرود. مثال baši = رفتی، ba- rušom = بفروشم، baše = برو، ba-šiyay
= رفته است. E در ساختن مضارع اخباری استمراری و ماضی استمراری به کار میرود.
مثال: e-čom = میروم، e-šo میرفت.
شناسههای صرفی افعال مضارع عبارتند از
–öm/-m ( َم)، -I (-ی)، -e ( َد)، -imi ( ــ یم)، -ite (ــ ید)، -ene ( َند).
فعل ماضی: در آمرهای تصریف فعل ماضی لازم با متعدی متفاوت است. افعال لازم از
مادۀ ماضی با افزودن شناسههای فعلی زیر ساخته میشود: -öm/-m ( َم)، -I (ــ ی)، ø
(= بدون شناسه)، -imi (ــ یم)، -ite (ــ ید)، -ene ( َند). در مورد سوم شخص مفرد
ماضی لازم، هرگاه فاعل مذکر باشد، همان ماده ماضی به کار میرود، ولی اگر فاعل مؤنث
باشد، -a به مادۀ ماضی افزوده میشود، baši = رفت (مذکر)، bašiya = رفت (مؤنث).
هرگاه پیشوند نفی یا پیشوندهای فعلی قاموسی (پیشوندهایی که اختلافی در معنی فعل
ایجاد میکنند) به کار روند، پیشوند نقشدار حذف میگردد. پیشوندهای قاموسی مهم
عبارتند از va, ver, dar, ha مثال: na-ma = نیامد، hā-get = گرفت، dar-xut =
خوابید، ver-get = برگرفت، vā-kard = باز کرد.
فعل ماضی متعدی: از پیشوند فعلی
نقشدار (نک: مبحث فعل در همین مقاله) + ضمایر شخصی متصل + مادۀ ماضی ساخته
میشود. ضمایر شخصی متصل در اینگونه افعال درواقع نقش شناسههای فعلی را در افعال
لازم برعهده دارند و مبین شخص و شمار هستند. مثال: ba-m-di = دیدم، ba-š-vāt = گفت.
در صورتی که فعل خود پیشوند قاموسی داشته باشد، پیشوند نقشدار حذف میگردد:
hā-š-dā = داد، hā-š-vand = رها کرد. تفاوتی نیز در سوم شخص مفرد میان مذکر و مؤنث
وجود ندارد.
ماضی نقلی لازم: از پیشوند نقشدارِ +ba- اسم مفعول (= مادۀ ماضی
–a/i/e+)+ صرف فعل اسنادی مضارع اخباری (-m = ام، -y = ای، -y = است (مذکر)، yey =
است (مؤنث)، -mi = ایم، -te = اید، -ane = اند) ساخته میشود: böaštam = دویدهام،
böaštey = دویدهای، böaštey = دویده است (مذکر)، böaštiyey = دویده است (مؤنث)،
böašteymi = دویدهایم، böašteyte = دویدهاید، böaštiane = دویدهاند.
ماضی
نقلی متعدی: از پیشوند نقشدارِ +ba ضمایر متصل شخصی + اسم مفعول + y ساخته میشود:
ba-m-xorde-y = خوردهام، ba-š-barde-y = برده است و غیره.
ماضی بعید لازم: از
اسم مفعول + صیغههای ماضی فعل بودن (biöm = بودم، bi = بودی، be = بود، bime =
بودیم، bite = بودید، bene = بودند) ساخته میشود. مثال: böašti-biöm = دویده بودم،
böašti-bi = دویده بودی، böašti-be دویده بود، böašti-bime = دویده بودیم،
böašti-bite = دویده بودید böašti-bene = دویده بودند.
ماضی بعید متعدی: از
پیشوند نقشدارِ +ba ضمایر شخصی متصل be+ (بود) ساخته میشود. مثال: ba-m-barda-be
= برده بودم.
ماضی التزامی لازم: از اسم مفعول + صیغههای مضارع التزامی فعلِ
بودن (böm = باشم، bi = باشی، bu = باشد، bimi = باشیم، bite = باشید، bone =
باشند) ساخته میشود. مثال: böašti-böm = دویده باشم، böašti-bi = دویده باشی،
böašti-bu = دویده باشد، böašti-bimi = دویده باشید، böašti-böne = دویده باشند.
فعل ماضی شرطی: از اسم مفعول + شناسههای فعلی ماضی شرطی (-āne, -t, -mi, ø,
-āy, -ām) ساخته میشود. مثال: böaštiyām = (اگر) دویده باشم، böaštiyāy = دویده
باشی، böaštiā = دویده باشد، böaštiāymi = دویده باشیم، böaštiāyt = دویده باشید،
böaštiāne = دویده باشند.
مادۀ مضارع مجهول با افزودن میانوند –I به آخر مادۀ
مضارع فعل متعدی و مادۀ ماضی مجهول با افزودن میانوند –iā به آخر مادۀ ماضی فعل
متعدی ساخته میشود.
حروف اضافه: je= از، ver-e = پیش، نزد، vā = بار، به،
bašüv-e = زیر، به زیر، sar-e = روی، je-dom-e در پی، به دنبالِ بعضی از این حروف
اضافه به صورت مؤخّر نیز به کار میروند. حروف اضافۀ مقدم و مؤخر نیز در این لهجه
استعمال میشود: ba tela da = در شکم.
واژههای درخور توجه: arsa = (اشک (پهلوی
= ars)، ašinja = آرنج، detaka = دختر، dim = چهره، صورت، engen = ساس، esbajak =
شپش، giyo = جان (پهلوی: gyān)، masdar = بزرگ (پهلوی، پارتی: masādar)، raz = باغ،
rovanda = کودک، بچه، šiya = پدر، tirsa = تگرگ، vak = قلوه، veru = صاعقه (پهلوی:
wīr، فارسی: بیر)، vela = گل سرخ، veza = نارون چتری، xašina = تبریزی، کبوده،
xorma = عنکبوت، xola = سوراخ، xuya = هبو، هوو، xvāxa = خواهر.
مآخذ: سازمان
برنامه و بودجه، فرهنگ آبادیهای کشور؛ سازمان جغرافیایی کشور، فرهنگ جغرافیایی
ایران، صائب، رضا، گویش آمره، پایاننامۀ دکتری رشتۀ زبانشناسی همگانی و زبانهای
باستانی، تهران، 1357ش، (چاپ نشده)؛ مغدم، م، گویشهای وفس و آشتیان و تفرش، تهران،
1318 یزدگردی/1328ش، شم 11؛ نیز:
Iranica.
احمد تفضلی
ماخذ: دائره المعارف بزرگ اسلامی
گويش آمره بازمانده يکی از شاخه های پهلوی اشکانی است که هم از
نظر واژگان و هم از نظر قواعد صرفی و نحوی بسياری از عناصر زبان های باستان ايران
را در خود حفظ نموده است . اين گويش با گويش های نايه (يکی ديگر از روستاهای
خلجستان )، گويش قديم آشتيان ( که هم اکنون از بين رفته است )، گويش کهک (يکی از
روستاهای تفرش )،گويش وفی (در فراهان ) و گويش دليجان و بسياری ديگر از گويش های
پراکنده مرکزی ايران است که در ناحيه ای مابين قم ، اراک ، کاشان و اصفهان رايج است
؛ هم خانواده است و يک نسل عقب تر با گويش های شمال غربی از جمله گيلکی ، مازندرانی
، کردی ، سمنانی ، لاشلردی ، سرخه ای، شهميرزادی و... پيوند دارد. زيرا جملگی گويش
ها وزبان های مذکور متعلق به زبان های پهلوی ميانه (پارتی ) می باشند.
وجود
صيغه سوم شخص مؤنث ، اسامی مونث با نشانه a پايانی ، شناسه های آغازين و ميانی و
پايانی برای افعال گوناگون ، تکواژ مجهول سازِ ia ،حرف های اضافه اختصاصی ، افعال
پيشوندی بسيار متنوع ، ظرفيت تصريفی و اشتقاقی در واژه سازی ، نشانه های ويژه
مصدرساز، وندهای نقش نمای فاعلی و مفعولی و... بخشی از دهها ويژگی اختصاصی گويش
آمره است که هم در ارتباط با زبان های باستانی قابل تأمّل است و هم از نظر دستوری
چهارچوبه استوار زبان را نمايان می سازد.
متأسفانه در دهه های اخير به دليل
گسترش رسانه های عمومی ، مهاجرت های بی رويه ، توسعه آموزش همگانی وارتباطات و از
همه مهم تر احساس حقارت اجتماعی ، خانواده ها از آموزش اين گويش به فرزندان خود
امتناع می ورزند و به تدريج با از ميان رفتن نسل کهن سال و تغيير شيوه های معيشت و
از ميان رفتن صنايع و حرف و مشاغل سنتی بسياری از ظرافت ها و دقايق گويش آمره رو به
فراموشی است و بی شک در آينده ای بسيار نزديک اين گويش هم ، مانند ديگر گويش ها و
لهجه های اصيل ايرانی برای هميشه به تاريخ سپرده خواهد شد
علاقه مندي ها (Bookmarks)