آيت الله سيد صدر الدين صدر



منبع عکس:شیعه نیوز




به شرح مختصر:
آيت الله سيد صدر الدين صدر ، فرزند آقا سيد اسماعيل صدر از علمای بزرگ شيعه ، در سال 1299 ه . ق در کاظمين متولد شد. خانواده وی از خاندان های بزرگ علم و تقوا در عراق بوده اند که عالمان و فقيهان برجسته ای از اين خاندان برخاسته اند.

وی در نجف اشرف از فقيهان صاحب مکتبی چون آخوند خراسانی، و سيد محمد کاظم يزدی بهره ها برد و در سال 1349 ه . ق به قم عزيمت نمود و محفل درس وی کانون فضلای قم قرار گرفت.
وی بعد از مرگ آيت الله العظمی حايری يزدی تا زمان ورود آيت الله بروجردی در کنار آيات عظام حجت و خوانساری از اداره کنندگان حوزه علميه قم بود . ايشان در سال 1373 ه . ق دعوت حق را لبيک گفت و در مسجد بالا سر در حرم حضرت معصومه مدفون گرديدند .
از وی دوازده اثر در مسايل مختلف اسلامی بر جای مانده است که برخی از آن ها در دوازده مجله به چاپ رسيده اند.
برخی از آثار او عبارتند از:
رد شبهات وهابيت؛
رساله در اثبات عدم تحريف کتاب و ….

____________
منبع:اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری قم





به شرح مفصل:
ولادت و دوران تحصیل
سید صدرالدین صدر در سال 1299 ه .ق در کاظمین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در سامرا گذراند و ادبیات و ریاضیات را از استادان آن دیار فرا گرفت. هنگامی که پدر بزرگوارش در سال 1314ه .ق به کربلا هجرت کرد، او نیز به حریم امام حسین(ع) منتقل شد و به بهره گیری از پدر و دیگر استادان کربلا پرداخت. سپس به سفارش پدر ارجمندش، برای تکمیل تحصیلات، رهسپار نجف شد و از بزرگانی چون آیت الله ملا محمدکاظم خراسانی دانش آموخت. بهره مندی از استادان بزرگ عصر از توفیقات اوست. نامهای برخی از استادانش درسطوح مختلف چنین است:
دروس سطح: علامه شیخ محمدحسین نایینی، شیخ حسن کربلایی و آقا ضیاءالدین عراقی.
دروس خارج: سید اسماعیل صدر، ملا محمدکاظم خراسانی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و میرزا فتح الله شریعت اصفهانی.
عزیمت به مشهد
سید در سال 1339ه .ق رهسپار ایران شد و حدود شش سال در جواربارگاه ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به تدریس پرداخت. در این مدت، علاوه بر تدریس، به موعظه و ارشاد مردم نیز همت گماشت. آن ایام با خشکسالی مصادف بود و او توانست، با اقدامات پیگیر و گردآوری اعانه از علما و مردم نیکوکار،بسیاری از مستمندان را از خطر مرگ نجات بخشد. این فقیه پارسا، پس از مدتی،به نجف رفت و در درس میرزا محمدحسین نایینی شرکت کرد. سپس به ایران بازگشت ودر قم به تدریس و وعظ پرداخت. در یکی از سالها، هنگامی که برای زیارت به مشهد مشرف شده بود، به خواهش مومنان آن دیار پاسخ مثبت داد، در آن شهر اقامت گزید و به تدریس و اقامه جماعت در مسجد جامع گوهرشاد پرداخت.
عزیمت به قم
در آن زمان، موسس حوزه علمیه قم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری دوران کهنسالی را می گذراند و نگران آینده حوزه تازه تاسیس بود. او،به منظور تقویت حوزه علمیه قم و تامین آینده آن، گروهی را به مشهد مقدس فرستاد تا از مرحوم صدر برای اقامت در قم دعوت کنند. آن بزرگوار دعوت موسس حوزه علمیه قم را اجابت کرد و رهسپار قم شد.
فقیه بزرگ حریم رضوی، مورد عنایت خاص حضرت آیت الله حائری بود، علاوه بر تدریس سطوح عالی، از مشاوران وی شمرده می شد و در امور حوزه نیز به یاری اش می شتافت.
آیت الله حائری صدر را وصی خود قرار داد و به پیشنهاد او آیت الله سید محمدحجت نیز به وصایت وی برگزیده شد.
تدریس
آیت الله صدر یکی از مدرسان برجسته حوزه بود و شاگردان بسیار تربیت کرد. او روزانه دو درس می گفت و حدود 400 تن از طلاب حوزه کوچک آن روز در درسش شرکت می کردند. نام برخی از شاگردان آن فقیه بزرگوار چنین است:
آیات عظام سید محمدباقر سلطانی، سید موسی شبیری زنجانی، علی مشکینی، محمدصدوقی، امام موسی صدر، سید رضا صدر، مرتضی فقیهی، سید حسن مدرسی یزدی، سیدحسین موسوی کرمانی، رمضانی فردویی و ...
مرجعیت
پس از وفات موسس حوزه علمیه، مرجعیت و زعامت حوزه به آیات عظام حجت،خوانساری و صدر رسید.
آن بزرگوار هرگز به مرجعیت و زعامت حوزه گرایش نداشت. هنگامی که آیت الله حاج آقا حسین بروجردی برای معالجه به تهران آمد، صدرنشین قله فقاهت که در آن زمان رهبر حوزه علمیه قم به شمار می آمد، از وی خواست به قم بیاید. پس ازورود ایشان، جایگاه نماز جماعت خود در حرم مطهر حضرت معصومه(س) را به آیت الله بروجردی واگذار کرد; از ریاست حوزه فاصله گرفت و به پشتیبانی گسترده از فقیه بروجردی بسنده کرد. او در تبیین فلسفه این کار، آیه شریفه زیر راتلاوت می فرمود: «تلک الدار الاخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض و لافسادا و العاقبه للمتقین.»(قصص، آیه 82)
کرامتی از کریمه اهل بیت در زمان مرجعیت
آیت الله رمضانی از شاگردان مرحوم صدر خاطره زیر را از زبان آن مرجع وارسته نقل می کند:
پس از مرحوم آیت الله حائری (قدس سره)، مدتی زمام حوزه به دست من بود وعهده دار پرداخت شهریه طلاب بودم.
یک ماه وجهی نرسید; قرض کردیم و شهریه را دادیم. ماه دوم هم نرسید; باز قرض کردیم و شهریه را پرداخت کردیم.
ماه سوم هم نرسید. دیگر جرات نکردیم قرض کنیم. طلبه ها برای شهریه در خانه ما گرد آمدند، من گفتم که ندارم و بسیار بدهکار شده ام. طلاب نگران و ناراحت شدند. آنها زیر لب می گفتند: در مدرسه امنیت نداریم; نه راهی به وطنهایمان داریم; اینجا هم خرجی نداشته باشیم و ...
چنان سخن می گفتند که من تحت تاثیر قرار گرفتم. پس گفتم: آقایان، تشریف ببرید. ان شاءالله تا فردا برای شهریه کاری خواهم کرد.
آنان رفتند; ولی تا شب هر چه فکر کردم، راهی به ذهنم نرسید. خوابم نمی برد،سحر برخاستم، تجدید وضو کردم، به حرم مطهر حضرت معصومه(س) مشرف شدم و نمازخواندم. حرم بسیار خلوت بود. پس از به جای آوردن نماز صبح و تعقیبات، درحالی که منظره روز گذشته را به خاطر می آوردم، خود را به ضریح مطهر رساندم باناراحتی به حضرت گفتم:
عمه جان، رسم نیست که عده ای از طلاب غریب در همسایگی شما از گرسنگی جان دهند.
اگر توان نداری، به برادر بزرگوارت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) یا جدت امیرالمؤمنین(ع) متوسل شو، خداحافظ.
این را گفتم و با قهر و عصبانیت به خانه رفتم. بسیار افسرده خاطر بودم.
منظره روز پیش پیوسته در برابرم آشکار بود. برخاستم قرآن را برداشتم بخوانم تا قدری آرامش یابم. [گویا فرمودند] به قدری ناراحت بودم که نتوانستم بخوانم. هوا تاریک و روشن بود که ناگهان در زدند. گفتم: بفرمایید. در بازشد. کربلایی محمد، خدمتکار کهنسال وارد شد و گفت: آقا، یک نفر با کلاه شاپو وچمدان پشت در است و می گوید همین حال می خواهم خدمت آقا مشرف شوم. وقت ندارم زمان دیگر بیایم. ترسیدم و گفتم نمی دانم آقا از حرم آمده یا نه. چه می فرمایید: گفتم: بگو بیاید، اگر چه راحتم کند.
کربلایی محمد برگشت. طولی نکشید که مردی موقر با کلاه شاپو و چمدان وارد شد.
سلام کرد، دستم را بوسید، عذرخواهی کرد و گفت: ببخشید بی موقع شرفیاب شدم. چندلحظه ای پیش، که ماشین ما بالای گردنه رسید، نگاهم به گنبد حضرت معصومه(س)افتاد، ناگهان به فکرم رسید که در مسافرت هر لحظه احتمال خطر است.
اگر اتفاقی بیفتد و بمیرم; مالم تلف شده، دین خدا و امام(ع) بر گردنم بماند،چه خواهم کرد؟ [ظاهرا همان زمانی که آیت الله صدر در حرم دعا کرد، این فکر به خاطر مرد خطور کرده بود] وقتی به قم رسیدیم، از راننده خواستم اندکی توقف کند تا مسافران به زیارت بروند و من خدمت شما برسم.
سپس اموالش را حساب کرد و مقدار قابل توجهی بدهکار شد. در چمدان را باز کردو به اندازه ای پرداخت که توانستم علاوه بر پرداخت قرضها و شهریه آن ماه،[ظاهرا فرمود] تا یک سال از همان وجوه شهریه پرداخت کنم.
بعد از این جریان، به زیارت حضرت معصومه(س) رفتم; سپاسگزاری کردم و گفتم:
عمه جان! بحمدالله خوب عرضه داری.
علت بیماریها
آن حضرت پیوسته می فرمود: علت بیماریهای من از زمان رضاخان است.
مبارزات آن روزگار بسیار او را آزرد. روزی زنی از صحن مطهر خارج شد.
فرماندار دوید و چادر را چنان از سرش کشید که زن به زمین افتاد. سپس چادر رازیر پا پاره کرد. فقیه بزرگ قم با عصبانیت، فرماندار را نکوهش کرد و از همان زمان قلبش با درد آشنا شد.

هرگز سخن ناشایست از ایشان شنیده نشد. همواره دیگران را می ستود و آنان را بر خود مقدم می داشت.
آثار علمی
آیت الله صدر آثار ارزنده زیر را از خود با یادگارگذاشت:
1 المهدی در این کتاب روایات اهل سنت در باره بقیه الله الاعظم(عج)گردآوری شده است.
2خلاصه الفصول
3 الحقوق
4 مختصر تاریخ اسلام
5حاشیه عروه الوثقی
6 حاشیه وسیله النجاه
7 سفینه النجاه
8 رساله در امر به معروف و نهی از منکر
9 رساله در تقیه
10 رساله در حکم غساله
11 رساله در حج
12 رساله ای در باره ازدواج
13 منظومه حج
14 منظومه ای در باره روزه
15 رساله در حقوق زن
16 حاشیه کفایه الاصول
17 رساله ای در اصول دین
18 رساله ای در اثبات عدم تحریف قرآن
19 رساله در ردشبهات وهابیان
20 لواء محمد (12 جلد)
21 مدینه العلم (6 جلد)
22 دیوان اشعار
فرزندان
آیت الله صدر دارای سه پسر و پنج دختر بود.
نامهای پسران آن بزرگمرد چنین است:
1 مرحوم آیت الله حاج سیدرضا صدر او از مدرسان حوزه علمیه بود و تالیفات فراوان از خود به یادگار نهاد.
2 آیت الله امام موسی صدر وی، پس از تکمیل تحصیلات در قم و نجف، در عنفوان جوانی رهسپار لبنان شد و به عنوان رهبر شیعیان لبنان، مردم آن دیار را ازخدمات ارزنده اش بهره مند ساخت.
3 آقای حاج سید علی صدر
وفات
در تاریخ 19 ربیع الاول 1373ه .ق حوزه علمیه قم و جهان تشیع این مجتهد بزرگ و مربی دلسوز را از دست داد. شهر قم یکپارچه عزا شد و گروههای مختلف در تشییع جنازه آن مرجع بزرگ شرکت کردند. آیت الله حاج آقا حسین بروجردی بر وی نماز گزارد و پیکر پاکش، کنار قبر حاج شیخ عبدالکریم حائری، در بارگاه منور حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد. در قم، نجف، پاکستان، سوریه، لبنان،افریقا و ... مجالس عزا و بزرگداشت برپا گردید و از مقام مرجعیت و زعامت آن فقید سعید تجلیل به عمل آمد.
____________
منبع:تبیان