درتاریخ 25/4/1390 سرجلسه امتحان پایان ترم یکی ازدانشجویان مقطع کاردانی به نام آقای بهبهانی به جای اینکه حواسش به برگه امتحانیش باشه،به اطراف پرت میشه ودراین لحظه که رئیس دانشگاه علمی کاربردی آقای دکترغلامعباس لیراوی مراقب جلسه بودند متوجه میشودوبه طرف شخص میرود وبه اومیگوید برگه ات رابه من بده ولی دانشجو آقای بهبهانی به دکترلیراوی میگوید نمی دهم. دکتر علامعباس لیراوی عزیز یک سیلی جلوی تمام دانشجویان به ایشون میزند.جالب اینجاست که این آقای دانشجوصاحب خانواده ودرحالی که پدریک فرزندهست. چنین کاری اونم جلوی بچه های دانشگاه برای شخصیتی مثل دکترلیراوی که رئیس یک مرکز ودانشگاه به دورازشآن است. که یه همچین کاری اونم بایه دانشجوانجام دهد.این کاری که انجام دادندخیلی، خیلی ،زشت بود.یعنی مملکت ماکارش جایی رسیده که حرمت دانشجورونگه نمیدارن.مگه قراره افرادی مثل دکترلیراوی که قراره عقده وکینه دلشون روتوی دانشگاه اونم سردانشجوخالی کنند.بروندجای دیگه.اگه مشکل دارندچرامسئولین مابه اونهااجازه میدهند که سمتی روبه عهده بگیرند.باید بزارندتوی گذشته خودشون بمونند.خیلی ببخشید ببخشیدولی مگه زمان شاهه که قلدربازی درمیارندوخودشون همه کس آدم میدونند. تومدارس میگن دست روی بچه هابلند نکنن.اونوقت بایه دانشجواینکاررومیکنند.یعنی شخصیت یه دانشجوازیه بچه هم کمتره دیگه.دانشگاه محل کسب علمه نه تنبیه شدن.
دانشگاه شده کجا؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
تنبیه گاه شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
علاقه مندي ها (Bookmarks)