نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: مرا به یاد بیاور , وقتی كه رفته ام !

  1. #1
    كاربر درجه 2
    نسترن آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    نوشته ها
    721
    نوشته های وبلاگ
    147
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض مرا به یاد بیاور , وقتی كه رفته ام !

    مرا به یاد بیاور , وقتی كه رفته ام !
    و رهسپار سرزمین سكوت شده ام,
    وقتی كه دیگر نمی توانی دستم را در دست بگیری
    ومن نمی توانم میان ماندن و رفتن, دودل باشم.
    به یاد بیاور مرا وقتی كه دیگر نمی توانی
    برنامه ی روزهای آینده را برایم بگویی,
    تنها مرا به یاد بیاور
    دیگر برای هر حرف یا نیایشی دیر است
    و اگر زمانی مرا از یاد بردی
    و سپس باز به یاد آوردی
    اندوهگین نباش .
    درمسیر راه من امروز
    کسی پیدا شد
    کسی که حرفی زد
    کسی که رازی داشت
    کسی که نامش را آهسته سرداد
    چشمش از هزار قصه خبر داد
    کسی که خواست قسمت کند با من درونش را
    به نظر کمی شاد می نمود
    و شاید غمهایش را زیر چهره اش می سوزاند
    نه عبوس بود و نه زیبا
    تنها یک لحظه از زندگی بود
    لحظه ای همچون یک اتفاق
    لحظه ای که می گذشت و اتفاقی که می افتاد
    نه خوشحال بودم از این حادثه
    نه اندوهگین از سرنوشتی که رقم می خورد
    مانده بودم میان راه
    که چه می شود آیا
    می خواستم رها شوم
    رها از همه چیز
    رها از همه کس
    راه درست را نمی دانستم
    و پشیمانی فردا را به یاد می آوردم
    چقدر سخت طی می شود این روزها
    روزهای تنهایی من
    روزهایی که در هیچ جمله و کتاب و خیالی نمی گنجد
    تنها من می دانم و بس
    و تو هرگز ، هرگز، هرگز
    می روی به ره خویش و من گم می شوم
    و باز هم روزهای سخت و طولانی گم شدن
    می خواهم خلاص شوم از این فکر آشفته
    می خواهم دوباره رازی دیگر را تجربه کنم
    و باز قصه تکراری همیشگی
    هر کس به سوی مقصد خویش
    تنها می مانم و زخم خورده و شکسته
    باید بدانم که راز تمنای عشق چیست
    چیست این تکرار که من مدام می خواهمش
    من مدام می روم راهی را تا نیمه هایش
    به مقصد نمی رسم هرگز
    و باز راهی تا نیمه و برگشتی دوباره
    نمی دانم مقصدم چیست
    و نمی دانم راز این تکرار چیست
    راهی که من مدام تکرار می کنم
    این مسیر را شاید هزار بار رفته ام
    چه می شود مرا
    انتهای این قصه چیست
    قصه گم شدن من در بی راه های مسیری برای عشق
    معنی عشق را هم حتی نمی فهمم
    می خواهم این بار بایستم
    می خواهم ایستادن را برای اولین بار تجربه کنم
    شاید بشکنم
    شاید بخشکم
    اما برای همیشه می خواهم که بایستم

    روحی فداک یا ابا عبد الله الحسین

  2. #2
    كاربر درجه 5
    nasim_74 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    محل سکونت
    تهران
    سن
    28
    نوشته ها
    94
    نوشته های وبلاگ
    18
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض پاسخ : مرا به یاد بیاور , وقتی كه رفته ام !

    خیلی وقتا برای به چشم اومدن باید رفت !!
    حیف خیلیامون اینو نمیدونیم . . . نمیفهمیم . . .
    _ __ ___ ____ _____ ______ __________ ______ _____ ____ ___ __ _

    ساکت کہ مــے مانـے… میگذارند بہ حساب جواب نداشتنت!
    عــــمرا بفهمـند دارے جان میکنـے تا…
    حــــرمــــتــــــہا را نگہ دارے ...

    _ __ ___ ____ _____ ______ __________ ______ _____ ____ ___ __ _

موضوعات مشابه

  1. رفته بودی مسافرت ( عکساشو ببینم )
    توسط djdehati در انجمن عكس هاي كاربران قم
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 07-30-2013, 09:28 AM
  2. تکنولوژی بکار رفته در cpu های دو هسته ای
    توسط حسین در انجمن سخت افزار قم
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 10-29-2012, 09:46 PM
  3. وقتی مرگ از بیخ گوش این آقا رد میشه +عکس
    توسط sepehrad در انجمن عكس ها
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 03-08-2012, 10:54 PM
  4. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 01-03-2012, 12:45 PM

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •