عصر جديد
ما
در عصر احتمال بسر ميبريم
در عصر شک و شايد
در عصر پيش بيني وضع هوا
از هر طرف که باد بيايد
در عصر قاطعيت ترديد
عصر جديد
عصري که هيچ اصلي
جز اصل احتمال، يقيني نيست
اما من
بي نام تو
حتي
يک لحظه احتمال ندارم
چشمان تو
عين اليقين من
قطعيت نگاه تو
دين منست
من از تو ناگزيرم
من
بي نام ناگزير تو ميميرم
*قيصر امينپور
مثل هميشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض مي خورم
عمري است
لبخند هاي لاغر خود را
در دل ذخيره مي کنم :
باشد براي روز مبادا !
علاقه مندي ها (Bookmarks)