نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

  1. #1
    ناظر کل انجمن ها
    sepehrad آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــــم
    سن
    33
    نوشته ها
    992
    نوشته های وبلاگ
    196
    میزان امتیاز
    10

    Smile دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید



    غروب یکی از روزهای سرد پاییز بود. خورشید در پشت کوه های پربرف یکی از روستاهای آذربایجان فرورفته بود. کار روزانه ی دهقانان پایان یافته بود. ریز علی هم دست از کار کشیده بود و به ده خود باز می گشت. در آن شب سرد و تاریک، نور لرزان فانوس کوچکی راه او را روشن می کرد. دهی که ریز علی در آن زندگی می کرد نزدیک راه آهن بود. ریز علی هر شب از کنار راه آهن می گذشت تا به خانه اش برسد. آن شب، ناگهان صدای غرش ترسناکی از کوه برخاست. سنگ های بسیاری از کوه فرو ریخت و راه آهن را مسدود کرد. ریز علی می دانست که، تا چند دقیقه دیگر، قطار مسافربری به آن جا خواهد رسید. با خود اندیشید که اگر قطار با توده های سنگ برخورد کند واژگون خواهد شد. از این اندیشه سخت مضطرب شد. نمی دانست در آن بیابان دور افتاده چگونه راننده ی قطار را از خطر آگاه کند. در همین حال، صدای سوت قطار از پشت کوه شنیده شد که نزدیک شدن آن را خبر داد.
    ریز علی روزهایی را که به تماشای قطار می رفت به یاد آورد. صورت خندان مسافران را به یاد آورد که از درون قطار برای او دست تکان می دادند. از اندیشه ی حادثه ی خطرناکی که در پیش بود قلبش سخت به تپش افتاد. در جست و جوی چاره ای بود تا بتواند جان مسافران را نجات بدهد. ناگهان، چاره ای به خاطرش رسید. با وجود سوز و سرمای شدید، به سرعت لباسهای خود را از تن درآورد و بر چوبدست خود بست. نفت فانوس را بر لباسها ریخت و آن را آتش زد. ریز علی در حالی که مشعل را بالا نگاه داشته بود، به طرف قطار شروع به دویدن کرد. راننده قطار از دیدن آتش دانست که خطری در پیش است. ترمز را کشید. قطار پس از تکانهای شدید، از حرکت باز ایستاد. راننده و مسافران سراسیمه از قطار بیرون ریختند. از دیدن ریزش کوه و مشعل ریز علی، که با بدن برهنه در آنجا ایستاده بود، دانستند که فداکاری این مرد آنها را از چه خطر بزرگی نجات داده است.




    اینم ریزعلی با فانوس معروفش
    سیر شده ام از بس که از آدم هـا زخـم خورده ام!!
    خدا خیرتان بدهد به من محبت دروغین تعارف نکنید.
    من سیرم ...

    سپهراد

  2. #2
    مدیر بخش خودرو
    AmiR آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    738
    نوشته های وبلاگ
    110
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض پاسخ : دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

    کاش میشد به بعضی از پست ها بیشتر از یک تشکر میدادیم
    این از اون پست هایی بود که یه تشکر واسش کمه
    داش مهدی خودم تشکر میزارم واست
    تشکر
    تشکر
    تشکر
    و باز هم تشکر

  3. #3
    كاربر درجه 4
    setare آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    سن
    41
    نوشته ها
    234
    نوشته های وبلاگ
    118
    میزان امتیاز
    16

    پیش فرض پاسخ : دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

    قطار...

    راهت را بگیر و برو...!

    نه کوه توان ریزش دارد...!

    نه ریز علی پیراهن اضافه....

    روزگار روزگار دیگریست...!
    من خودم هستم

  4. #4
    كاربر درجه 3
    elahe آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    کجا بهتراز اینجا؟
    نوشته ها
    504
    نوشته های وبلاگ
    130
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض پاسخ : دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

    اونموقه که به این درس رسیدیم من همش نگران دهقان فداکار بودم....باخودم میگفتم کاش مسافرا بهش لباس بدن سردش نشه...
    قصد ما این است که نمیریم تا توبه کنیم، ولی توبه نمی کنیم تا اینکه می میریم.

    حضرت امام علی (ع)

    www.tajestan.blogfa.com

  5. #5
    كاربر درجه 5
    tarane آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    51
    نوشته های وبلاگ
    37
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض پاسخ : دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

    خیلی معرکه بودمرسی

  6. #6
    كاربر درجه 5
    nasim_74 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Mar 2012
    محل سکونت
    تهران
    سن
    29
    نوشته ها
    94
    نوشته های وبلاگ
    18
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض پاسخ : دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

    وای یادش بخیر!!!!!!!!!!!مرسی
    ولی خب.......امروز دیگه دهقان فداکار حس دراوردن لباس نداره.........زمونه عوض شده.........برا همین داستانشو برداشتن
    _ __ ___ ____ _____ ______ __________ ______ _____ ____ ___ __ _

    ساکت کہ مــے مانـے… میگذارند بہ حساب جواب نداشتنت!
    عــــمرا بفهمـند دارے جان میکنـے تا…
    حــــرمــــتــــــہا را نگہ دارے ...

    _ __ ___ ____ _____ ______ __________ ______ _____ ____ ___ __ _

  7. #7
    كاربر درجه 3
    سزار آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    محل سکونت
    صفاییه
    نوشته ها
    658
    نوشته های وبلاگ
    179
    میزان امتیاز
    19

    پیش فرض پاسخ : دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

    ممنونم فکر کنم ریز علی فانوس معروفشو یادگاری نگه داشته
    ویرایش توسط سزار : 04-21-2012 در ساعت 09:41 AM





  8. #8
    كاربر درجه 3
    shadi75 آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2012
    محل سکونت
    یه قدم مونده به آسمون!
    نوشته ها
    407
    نوشته های وبلاگ
    44
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض پاسخ : دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

    نقل قول نوشته اصلی توسط elahe نمایش پست ها
    اونموقه که به این درس رسیدیم من همش نگران دهقان فداکار بودم....باخودم میگفتم کاش مسافرا بهش لباس بدن سردش نشه...
    آره منم همینطور
    همش فکر می کردم یعنی هیچ کس کت یا لباس اضافی نداشته که بهش بدن؟ بیچاره تمام مدت توی ذهنم در حال لرزیدن بود!
    قرآن سفره ای است گشوده که هر کس به میزان اشتهایش از آن بهره می برد.

  9. #9
    كاربر درجه 3
    عاطفه آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Apr 2012
    محل سکونت
    تبریز
    سن
    32
    نوشته ها
    452
    نوشته های وبلاگ
    137
    میزان امتیاز
    17

    پیش فرض پاسخ : دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

    آخی یادش بخیر من ریزعلی رو از نزدیک دیدم .انقد پیرمرد باحالیه.یادم میاد میگفت:بخدا من لباسمو در نیاوردم زمستون بود کلی لباس پوشیده بودم فقط کتم رو درآوردم.میگفت نمیدونم چرا تو کتابا برهنه کشیدنم.

    یه روز یه کشاورز سرغروبی از رو زمین برمیگشته میبینه کوه ریزش کرده از اونورم قطار داره میاد به هزار زحمت قطارو نگه میداره همینکه قطار میایسته یه نارنجک از جیبش در میاره میندازه زیر قطار قطاره منفجر میشه.میبرنش کلانتری میگن آخه چه مرگت بود اول قطارو مسافراشو از مرگ نجات دادی بعدش چی شد نارنجک زدی زیرش؟
    کشاورزه میزنه زیرگریه میگه بخدا من از همون بچگی دهقان فداکارو با حسین فهمیده اشتباه میگرفتم.

  10. #10
    كاربر درجه 2
    نسترن آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    نوشته ها
    721
    نوشته های وبلاگ
    147
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض پاسخ : دهقان فداکارو که یادتونه؟ واسه تجدید خاطره مرورش کنید

    یاد خاطرات گذشته به خیر.

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 18
    آخرين نوشته: 04-27-2012, 07:36 AM
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 03-24-2012, 11:10 AM
  3. داستان دهقان فداکار دیروز درمانده و پیر امروز+عکس
    توسط مهدیه در انجمن انجمن ادبيات
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 02-25-2012, 12:46 AM
  4. عید قربان، تجدید خاطره عشق و ایثار
    توسط sms در انجمن مذهبي
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 10-30-2011, 08:23 AM

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •