به گزارش وبلاگ ندای تعزیه قم به نقل از مهر، زارعی بازیگر و کارگردان سینما و تئاتر است که این روزها نمایش «ماه معصوم» را در قم به روی صحنه برد. درباره این نمایش و نگاه این هنرمند برجسته به تئاتر آئینی مذهبی گفتگویی با ایشان انجام شده که در ادامه می خوانید؛

چطور شد تصمیم گرفتید متن ماه معصوم را کار کنید؟
راستش سال‌هاست که دوست داشتم کاری برای حضرت معصومه(س) انجام دهم. به هر حال من به عنوان کسی که در شهر حضرت معصومه(س) زندگی می‌کند برای این که دین خود را به این شهر و مردمش و حضرت معصومه(س) ادا کنم باید نمایشی را با موضوع حضرت معصومه(س) و شهر قم به روی صحنه می بردم. آرزویی بود که سالها با آن زندگی می کردم تا اینکه بانو فاطمه معصومه (س) به این خادم خود عنایت کردند و توفیق تولید نمایش ماه معصوم به بنده و همکاران در گروه تئاتر آئین را دادند.

وقتی پیشنهاد تولید نمایشی با موضوع حضرت معصومه(س) را به دوست و برادر هنرمندم سید حسین فدایی حسین دادم، ایشان نیز چون من با عشق پذیرفتند که نمایشنامه‌ای را به نگارش درآورند و پس از چند ماه نمایشنامه‌ای به رشته تحریر در آمد با عنوان ماه معصوم که الان روی صحنه است.




انگار قبلا تله تئاتر ماه معصوم تولید شده بود؟

بله. قبل از اینکه نمایشنامه ماه معصوم روی صحنه برود به صداوسیمای مرکز قم پیشنهاد ضبط تلویزیونی آن را دادیم که آن‌ها استقبال کردند و ماه معصوم اول تله تئاتر شد و بعد به روی صحنه رفت. باید این توضیح را اضافه کنم که تله تئاتر ماه معصوم توانسته در جشنواره بین المللی تئاتر رضوی جایزه بهترین تله تئاتر و در جشنواره تولیدات رادیو و تلویزیون سراسر کشورها جوایز بهترین نویسندگی، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر زن، بهترین بازیگر مرد و جایزه بهترین تله تئاتر را دریافت کند.

چطور شد خود شما به عنوان بازیگر وارد این کار شدید؟

از اول آقای فدایی حسین این نقش را با خصوصیات و جنس بازی بنده و برای من نوشته بود و از اول هم قرار بود که خود من این نقش را بازی کنم.

نمایش‌های مذهبی ما چقدر در انتقال مفاهیم مذهبی می‌توانند موفق باشند و آیا نمایش «ماه معصوم» آن بازخوردی را که شما انتظار داشته اید در مخاطب نمایش تان داشته است؟

به هر حال تئاتر به عنوان یک رسانه قوی و تأثیرگذار، رسانه‌ای که ارتباط زنده و مستقیم با مخاطب خود دارد، می تواند خیلی سریع و بی واسطه پیام و موضوع و محتوای درون خود را به بدیهی‌ترین شکل ممکن انتقال دهد. معجزه ای که در سینما و تلویزیون کمتر رخ می دهد، یعنی امکان این تبادل زنده و بی واسطه فرهنگی در آنها وجود ندارد. چرا که تئاتر امروز تئاتری است که با تماشاگر خود به مشارکت می پردازد، مخاطب را در خود دخالت می‌دهد و به عنوان یک عنصر فعال در طول نمایش همراهی او را با خود دارد.

وقتی شما مخاطب را در اثر خود مشارکت می دهید او احساس می کند که صاحب اثر است. وقتی شما تماشاگر را در اثر خود دخالت می‌دهید، یعنی به شعور او احترام گذاشته اید و سعی نکرده‌اید که خود را برتر و سرتر از او قلمداد کنید. هنرمندان روشنفکر مابی که همچنان به شعار بی مایه معروف هنر برای هنر، اعتقاد دارند سالن های نمایش‌هایشان یا خالی از تماشاگر مردمی است و یا با زور بازیگران چهره و نامی سینمایی و تلویزیونی سعی می کنند مخاطب را به سالن خود بکشند.

خدا را شکر من در این چند سال توانستم به لطف خدا به اهدافی که در این نوع نمایش ها دنبال می کنم برسم و انتظاراتم در بازخورد نمایش‌هایم با مردم نتیجه بخش بوده است و توانسته‌ام زبان اجرایی نمایش‌های خود را در ارتباط با مردم پیدا کنم.



پس فکر می کنید نمایش‌های مذهبی در جذب مخاطب از نمایش‌های غیرمذهبی موفق‌تر هستند؟

بله، تماشاگر و مخاطبی که آثار مذهبی در حوزه تئاتر دارد، شاید در آثاری با موضوعات دیگر وجود نداشته باشد. ببینید تماشاگر در آثار مذهبی فقط یک تماشاگر صرف نیست یا به عبارت دیگر فقط نیامده تا نظاره‌گر یک اثر تئاتری باشد بلکه او آمده است تا در یک مراسم آئینی حضور داشته باشد به بیان دیگر آمده تا به برپایی و شکوه این مراسم آئینی عظمت ببخشد چرا که او خود را جزء آن مراسم می‌داند و برای هر چه بهتر شدن آن مشارکت می‌کند.

این همان بحث روز تئاتر است که در سئوال قبلی پاسخ دادم، یعنی اینکه تماشاگر امروز تئاتر در دنیای مدرن خود را جزء اثر می‌داند و در اجرا مشارکت می‌کند، او نیامده تا صرفا فقط تماشاگر باشد و یک اثر نمایشی را ببیند و برود. او آمده است تا خود را با هنرمند یکی ببیند و یکی کند. در واقع این رویکردی است که در پیدایش تئاتر در یونان و روم باستان وجود داشت.

اگر شما تاریخ تئاتر را مورد بررسی و مطالعه قرار دهید می‌بینید در زمان پیدایش تئاتر در یونان و روم باستان که خاستگاه تئاتر در دنیا بوده، آثاری روی صحنه می‌رفته که موضوع دین و مذهب داشته است و مردم به عنوان تماشاگر می‌آمدند تا در این مراسم آئینی و دینی مشارکت کنند. در واقع مردم در این نوع تئاتر به خواسته‌های قلبی و آرزوهای خود دست پیدا می‌کردند. این خواسته‌ها و آرزوهای چیزی شبیه به نذر خودمان بوده است.

می‌خواهم این را بگویم که تماشاگر امروز ما هم در آثار نمایشی به این دیدگاه رسیده است. وقتی تماشاگری در پایان اجرا به روی صحنه نمایش ما می‌آید و به دکور نمایش که ضریح حضرت رقیه(س) است دخیل می‌بینند یعنی چه؟ یعنی اینکه تماشاگر به نقطه‌ای از باور رسیده که همان خاستگاه تاریخی خود را از نمایش می‌خواهد. پس هرگاه هنرمند با باورها و مشکلات و معضلات مردم همراه بوده یا به عبارت دیگر هرگاه هنرمند برای مردم کارکرده و در مسیر هموار کردن مشکلات جامعه و مردم حرکت کرده، مردم نیز با او همراه بوده‌اند و از اثرش استقبال کرده‌اند.

اگر هنرمند برای مردم کار نکند مردم هم با اثرش همراهی نمی‌کنند و به دیدن نمایشش نمی‌روند شاید خالی بودن خیلی زیاد سالن‌های نمایشی مؤید همین مسئله باشد. در واقع نمایش‌های مذهبی پتانسیل خیلی خوبی برای جذب مخاطب و تربیت مخاطب در تئاتر دارد.




به نظر شما تئاتر مذهبی ما چقدر وامدار تعزیه است؟

خب البته بی تأثیر نیست، اما اینگونه هم نیست که تئاتر مذهبی ما کلا وامدار تعزیه باشد. بلکه فقط از حیث موضوع و محتوا می‌شود گفت که تئاتر مذهبی با تعزیه همراه است چرا که عناصر درام با تعزیه متفاوت است. اولین و مهمترین تفاوت آن را می‌تواند در نوع نگارش و نوع گفتگوها پیدا کرد.

تعزیه بر پایه نظم است و تئاتر یا درام بر پایه نثر و دیالوگ است. دومین تفاوت مهم دیگر اینکه در تعزیه شخصیت‌ها به دو دسته مشخص تقسیم می شوند، گروهی اولیاء یا مثبت و گروهی دیگر اشقیاء یا منفی، اما در ساختار دارم پردازش کاراکترها فراتر از این دسته‌بندی‌ها است. در واقع درام مذهبی فراتر از تعزیه حرکت می‌کند، چرا که درام متناسب با شرایط و موقعیت‌های بوجود آمده اجتماعی در جریان است و سعی می کند خود را با شرایط روز جامعه تطبیق دهد.

وضعیت اجرای تئاتر در قم را چگونه ارزیابی می کنید؟

به قول یکی از دوستان، در قم تئاتر هست اما فضای اجرا و سالن تئاتر موجود ندارد. در استان های دیگر کشور فضای اجرا و سالن وجود دارد اما تئاتری نیست. تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل. سالهاست که در مصاحبه‌های مکرر در رادیو، تلویزیون و مطبوعات درباره مشکلات و معضلاتی که گریبانگیر تئاتر استان وجود دارد صحبت کرده‌ام اما هیچ گاه افاقه‌ای نکرده است. پس بهتر است که دیگر راجع به آن صحبتی نشود. چون تمام این حرف‌ها به در بسته می‌خورد و فایده‌ای ندارد. چرا که گوش شنوایی نیست، پس بهتر است خودمان را کوچک نکنیم!