نمایش نتایج: از 1 به 1 از 1

موضوع: داستان عاشقانه کلاغ

  1. #1
    كاربر درجه 2
    نسترن آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    نوشته ها
    721
    نوشته های وبلاگ
    147
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض داستان عاشقانه کلاغ


    پای یک درخت رسید ،***** صدای خوبی شنیدنگاهی کرد به بالا ،***** صاحب صدا رو دیدیه قناری بود قشنگ ، *****بال و پر ، پر آب و رنگوقتی جیک جیکو می‌کرد ،***** آب می‌کردش دل سنگقلب زاغ تکونی خورد ،***** قناری عقلشو بردتوی فکر قناری ، ***** تا دو روز غذا نخوردروز سوم کلاغه ، ***** رفتش پیش قناریگفتش عزیزم سلام ، ***** اومدم خواستگاری
    نگاهی کرد قناری ، ***** بالا و پایین، راست و چپ
    پوزخندی زد به کلاغ ،***** گفتش که عجب! عجب
    منقار من قلمی ،***** منقار تو بیست وجب
    واسه چی زنت بشم؟***** مغز من نکرده تب
    کلاغه دلش شیکست ،***** ولی دید یه راهی هست
    برای سفر به شهر ،***** بار و بندیلش رو بست
    یه مدت از کلاغه ،***** هیچ کجا خبر نبود
    وقتی برگشت به خونه *****از نوکش اثر نبود
    داده بود عمل کنن ، ***** منقار درازشو
    فکر کرد این بار می‌خره ،***** قناریه نازشو
    باز کلاغ دلش شیکست ،***** نگاه کرد به سر و دست
    آره خب، سیاه بودش! ***** اینجوری بوده و هست
    دوباره یه فکری کرد ، ***** رنگ مو تهیه کرد
    خودشو از سر تا پا ،*****رفت و کردش زرد زرد
    رفتش و گفت: قناری!***** اومدم خواستگاری
    شدم عینهو خودت ،***** بگو که دوسم داری
    اخمای قناریه ،***** دوباره رفتش تو هم
    کله‌مو نگاه بکن ،***** گیسوهام پر پیچ و خم
    موهای روی سرت ،***** وای که هست خیلی کم
    فردا روزی تاس می‌شی!***** زندگی‌مون میشه غم
    کلاغ رفتش خونه *****نگاه کرد به آیینه
    نکنه خدا جونم !*****سرنوشت من اینه؟!
    ولی نا امید نشد ،*****رفت تو فکر کلاگیس
    گذاشت اونو رو سرش ، *****تفی کرد با دو تا لیس
    کلاه گیسه چسبیدش ،***** خیلی محکم و تمیز
    روی کله‌ی کلاغ ،***** نمی‌خورد حتی لیز
    نگاه که خوب می‌کنم ،***** می‌بینم گردنتو
    یه جورایی درازه ، ***** نمی‌شم من زن تو
    کلاغه رفتشو من ،***** نمی‌دونم چی جوری
    وقتی اومدش ولی ، ***** گردنش بود اینجوری
    خجالت نمی‌کشی؟*****واسه گوشتای شیکم!؟
    دوست دارم شوهر من ، *****باشه پیمناست دست کم!
    دیگه از فردا کلاغ ،*****حسابی رفت تو رژیم
    می‌کردش بدنسازی ، *****بارفیکس و دمبل و سیم
    بعدش هم می‌رفت تو پارک ،*****می‌دویید راهای دور
    آره این کلاغ ما ،‌*****خیلی خیلی بود صبور
    واسه ریختن عرق ، *****می‌کردش طناب‌بازی
    ولی از روند کار ، *****نبودش خیلی راضی
    پا شدی رفتش به شهر ،***** دنبال دکتر خوب
    دو هفته بستری شد ، *****که بشه یه تیکه چوب
    قرصای جور و واجور ،*****رژیمای رنگارنگ
    تمرینهای ورزشی ، *****لباسای کیپ تنگ
    آخرش اومد رو فرم ،*****هیکل و وزن کلاغ
    با هزار تا آرزو ، *****اومدش به سمت باغ
    وقتی از دور میومد ، *****شنیدش صدای ساز
    تنبک و تنبور و دف ، *****شادی و رقص و آواز
    دل زاغه هری ریخت !***** نکنه قناریه؟
    شایدم عروسی *****بازای شکاریه
    دیدش ای وای قناری ، *****پوشیده رخت عروس
    یعنی دامادش کیه؟*****طاووسه یا که خروس؟
    هی کی هست لابد تو تیپ ، *****حرف اولو می‌زنه!
    توی هیکل و صورت ،‌ *****صد برابر منه
    کلاغه رفتشو دید ،*****شوهر قناری رو
    شوکه شد ، نمی‌دونست، *****چیز اصل کاری رو!
    می‌دونین مشکل کار ،***** از همون اول چی بود؟
    کلاغه دوچرخه داشت ،‌*****صاحب بی ام و نبود
    ویرایش توسط نسترن : 03-15-2012 در ساعت 04:38 PM

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-27-2013, 05:03 PM
  2. داستان عاشقانه‌ی یک شعر
    توسط tamana در انجمن انجمن ادبيات
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-23-2012, 08:48 AM
  3. داستان روباه و کلاغ ورژن جدید
    توسط بانوی شرقی در انجمن انجمن ادبيات
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 02-20-2012, 05:41 PM
  4. داستان عاشقانه دختر سی دی فروش
    توسط hasanmalek89 در انجمن داستان های کوتاه و آموزنده
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 02-19-2012, 09:13 AM
  5. اس ام اس عاشقانه
    توسط hasanmalek89 در انجمن انجمن اس ام اس قم
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 02-18-2012, 08:44 PM

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •