پیشینه تاریخی شهر قم (برگرفته از کتاب قم دیروز و امروز)
بر اساس یافته های باستان شناسی، منطقه قم حداقل از هزاره پنجم قبل از میلاد مسکونی بوده است، سابقه کهن و تاریخی قم با توجه به شواهد و قرائن موجود و به گواهی اشیاء به جای مانده و با استناد و اشاره به متون تاریخی، از جمله تکرار سه بار نام قم در شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی که ماخذ آن به پیش از اسلام میرسد و وجود تفرجگاه در عهد ساسانی، وجود دهکده ها، رودخانه ها، پل ها، آسیاب ها و آتشکده معروف، حکایت از این پیشینه دراز دارد.
این شهر در روزگاران مختلف همچون شهر های دیگر سرزمین کهن ایران، گاه به اوج توسعه و شهرت و گاه به حضیض عقب افتادگی و پس ماندگی غلتیده است. بیماری های واگیر دار، نزاع، درگیری، جنگ، قحطی، خشکسالی، سیل و دیگر رخدادهای طبیعی از مهم ترین این عوامل است.


آنچه مسلم است قم پیش از اسلام شهری بسیار آباد، زیبا، گسترش یافته و مورد توجه همگان بود. در جنگ های قادسیه و نهاوند هزاران سپاهی از این شهر به سرداری شیرزاد رولنه با مسلمانان جنگ کردند و زمانی که اسلام در ایران ظهور نمود، سکنه آن مجوس (زرتشتی) بوده و جزیه پرداخت میکردند.
در رابطه با سابقه تاریخی قم عقاید گوناگونی ابراز شده است که مهم ترین آن ها را میتوان این گونه بیان کرد:
- گروهی پیدایش قم را به روزگار پاداشاهان اساطیری ایران، کیقباد و کیخسرو نسبت میدهند و عقیده دارند، هنگامی که کیقباد ساسانی به نزد هیاطله میرفت، چون به قم رسید آن را در نهایت ویرانی دید، علت را جویا شد، پاسخ دادند؟ در اثر حمله اسکندر مقدونی، به چنین روزی درآمده است. هنگامی که کیقباد برگشت دستور آبادانی آن را صادر کرد و آن را (ویران آبادان کردکوان) یعنی خراب و ویران بود کیقباد آن را آباد کرد، نام نهاد. این نام همچنان تا زمان یزدگرد سوم بر شهر قم اطلاق میشد.
- برخی عقیده دارند تاریخ پیدایش قم به تهمورث سرزمین پادشاه پیشدادیان میرسد. توجه به محل اصلی شهر قم که ویرانه های آن در حال حاضر در کیلومتر یک شرق شهر است و همچنین از نام های آبادی های اطراف شهر و وضع زندگانی سکنه این روستاها دیگر تردیدی باقی نمی ماند در این که شهر قم بر خلاف گفته یاقوت حموی از شهر های مستحدثه دوره اسلامی نیست. بلکه مدت ها پیش از ظهور اسلام وجود داشته است و از شهرهای آباد ایران بوده است.
نام قم در توصیف زعفران آن در کتاب (خسرو کوذان ویریذک) از آثار زمان ساسانی نیز ذکر گردیده است.
- بعضی هم عقیده دارند، این شهر را طلیحه بن احوص اشعری بنا کرده است و گروهی دیگر آن را شهر اسلامی می دانند که در دوره اسلامی، یعنی در سال هشتاد و سه ه. ق ساخته شده است.
اما درهر حال این شهر در سال بیست و سه هجری قمری، به دست ابوموسی عبدالله بن قیس اشعری فتح گردید و از این تاریخ نفوذ اسلام بر این شهر گسترش یافت، صحرا نشینانی در ابتدا به سوی چراگاه های موجود در این سرزمین سرپناه هایی که در پارسی (کومه) نامیده میشد روی آورده سپس این اجتماع کومه ها به قریه و آن گاه به شهر تبدیل گردید. اما نام اصلی کومه یا کوم معرف این دیار گردید. نفوذ زبان عربی در این سرزمین واژه کوم را به قم مبدل کرد. چرا که اعراب گودال های پر آب را قمقمه میگویند و چنین گودال هایی در این منطقه به فراوانی یافت می شدف پس نام قم برای همیشه بر این منطقه اطلاق گردید.
در سال هشتاد و سه هجری قمری در زمان خلافت عبدالملک مروان که حکومت عراقین به عهده حجاج بود، وی عبدالرحمن بن محمد اشعث را با شصت هزار سوار سلحشور به فتح کابل و قندهار فرستاد که بعد از بروز اختلاف عبدالرحمن یاغی شد و سه بار لشکر حجاج را در نزدیکی عراق شکست داد. اما در جنگ چهارم لشکر عبدالرحمن شکست سختی خورد و او کشته شد و سپاهیانش پراکنده شدند که در میان آن ها جمع کثیری از اشعریان به همراه سردارانشان ابوموسی عبدالله بن قیس و طلحه بن احوص که از فرزندان ملک الشعری بودند، ناحیه قم را برای سکونت برگزیدند. این اعراب اشعری شیعی مذهب و از راویان احادیث و از مجتهدین دین و پیروان ائمه اطهار بودند. بدین جهت سادات علوی در زمان خلفای بنی امیه و بنی العباس، هر گاه کار بر ایشان سخت میشد، قم را محل اقامت برمیگزیدند و بدین ترتیب این شهر پناهگاه علویان گردید. توجه شیعیان به این شهر با ورود حضرت معصومه و دفن پیکر ایشان و همچنین دفن عده ای از امام زادگان و علماء و محدثان در قبرستان آن، که خارج از شهر و سمت مغرب بوده، قم را به یکی از مراکز مهم شیعه نشین تبدیل نمود.
از آن زمان مردم قم به تدریج منازل مسکونی خود را به قبرستان نزدیک کردند تا به بارگاه حضرت معصومه نزدیک باشند و از زیارت مرقد وی برخوردار گردند. به همین جهت در اثر گذشت زمان ساختمان های شهر در سمت مشرق متروک شد و مردم به طرف غرب روی آوردند. در اوایل قرن سوم هجری شهر قم به دو قسمت بزرگ و کوچک به نام های (مینجان) و (کمندان) تقسیم گردید. در مینجان یک هزار خانه وجود داشته و در داخل آن دژ استواری متعلق به ساکنان اصلی قم قرار داشته است. ساکنان اصلی شهر آمیخته ای از بنی مذحج و اشعری ها و اقوام قدیم ایرانی بوده اند. راه ها از قم به طرف اصفهان کرج (در حدود نهاوند فعلی) و همدان عبور میکرده است. خراج قم چهار میلیون و پانصدهزار درهم بود. یاقوت حموی در کتاب ارزشمند خود در رابطه با شهر قم چنین نگاشته است: (قم شهری است اسلامی که اثری از ایرانیان قدیم در آن نیست. در این شهر چاههایی است که سردی و خوش گواری آب آن در دنیا نظیر ندارد و گویند که گاه در تابستان یخ از آن چاه ها بیرون می آید. بناهای این شهر آجر است. سرداب های قم در نهایت خوبی است. بین قم و ری بیابان کویری است که در آن کاروانسراهایی بنا کرده اند. تمام اهل قم شیعه امامی هستند....)


اصطخری از جهانگردان و جغرافی نگاران معروف قرن های سوم و چهارم هجری قمری معتقد است: قم شهری است که بارو ندارد و شهری پر نعمت است و آب آن از چاه هاست و در اصل با نمک آمیخته است و در آنجا چاه های فراخ و بلند کنند سپس از بن آن تا بالای چاه بنا نهند. پس چون زمستان آید سراسر آن آب بیابان ها و باران ها را به این چاه سردهند و چون در تابستان از آن به کار برند بسیار گوارا باشد و اب بستان های ایشان با دلو است)
بلاذری از نویسندگان قرن سوم می نویسد: (چون ابوموسی اشعری از نهاوند به اهواز شد با احنف بن قیس به سال بیست و سه هجری قمری، به قم آمد و پس از چند روز آن را گشود و گفته اند احمد بن قیس را مأمور کرد و او به سال بیست و سه هجری قمری آنجا را فتح کرد و بعضی گویند قم بین اصفهان و ساوه و شهری بزرگ و زیباست و مردم آن همه شیعه امامی اند).در دوره خلافت عباسی قم تابع اصفهان بوده و حاکم مستقلی نداشته است. اما در دوره خلافت هارون الرشید این شهر از اصفهان جدا شد. در این دوره مأمون معتصم، واثق، متوکل، مستنصر، مستعین، معتز به علت نافرمانی مردم قم از پرداخت خراج و ارادت به خاندان نبوت و ائمه اطهار، جنگ های خونینی درگرفت و کارگزاران حکومتی خلیفه، خانه ها و باغ ها را ویران کردند و مردم را از دم تیغ گذراندند و بسیاری از آنان را به قتل رساندند.
نفوذ اسلام بر دل های مردم این شهر چنان استوار و عمیق بوده که در زمان خلافت عباسیان این شهر ، مأمن سادات و مقصد مهاجران تحت تعقیب قرار گرفت. و این منطقه تبدیل به شهری بزرگ و شیعه نشین شد. از این زمان قم نزدیک به دو قرن آباد و پر جمعیت بود. اما از نیمه دوم قرن چهارم به علت نامعلومی رو به انحطاط و ویرانی نهاد و بیشتر مردم آن جلای وطن کردند.
در حمله مغول به ایران، قم نیز از این تهاجم در امان نماند و به ویرانه ای مبدل گردید. اما در زمان صفویان رو به آبادی گذاشت و دوباره رونق گرفت. در قرون سوم و چهارم هجری قمری قم گسترش یافت، به هدی که پنجاه و دو آسیاب در آن گردش میکرده است. و در قرون پنج و شش هجری قمری دو سوی قم بیش از یک فرسخ فاصله داشت و در دو جای آن نماز جمعه برگزار می شد. در حوالی قرن هفتم هجری قمری که مغولان به ایران حمله کردند، شهر قم نیز دستخوش قتل و غارت و تاراج آن قوم قرار گرفت و به صورت ویرانه ای درآمد. از جمله در سال616 هجری قمری، چنگیزخان مغول و در سال 651 هلاکو و در سال 800 هجری قمری تیمور مغول به این شهر حمله کردند.
این شهر تا روزگار تیمور بسیار گسترده و پر جمعیت بود. در آن زمان خاندان مقتدر و حاکم قم، خاندان صفویان بودند که دو قرن از میانه قرن هفتم تا دومین دهه قرن نهم هجری قمری در این شهر نفوذ و عظمتی داشته و از موقعیت اجتماعی ویژه ای برخوردار بوده اند و افرادی از آن میان در فاصله سال های 736 و 815 هجری قمری در قم و توابع آن با اقتدار و به استقلال فرمانروایی میکردند. نیای بزرگ این خاندان علی صفی از بزرگان قم در قرن هفتم و هجری قمری بود.
امرای این خاندان به ترتیب عبارت بودند از: خواجه تاج الدین، علی اصیل، خواجه علی صفی، خواجه محمود قمی، خواجه اصیل الدین قمی، خواجه ابراهیم، خواجه محمد که آخرین ایشان بوده و در نهایت به سال 815 هجری قمری فروانروایی نمودند.(رجوع کنید به عکس های مقابر گنبد سبز در پست های قبلی وبلاگ) در قرن نهم هجری قمری شهر قم تا حدودی رو به آبادانی رفت و در شمار شهر های متوسط درآمد. در کتاب روضه الصفا که در اواخر تیموریان نگاشته شده از قم یاد شده است.
در زمان صفویان این خاندان نسبت به قم توجه خاصی نمودند و این شهر رو به ابادی گذاشت (رجوع به پست های قبلی سایت) و دارای ساختمان های نسبتا زیبا گردید و جمعیت آن به پنجاه هزار نفر رسید. پنج تن از امرای این سلسله در قم به خاک سپرده شده اند. در زمان یورش افغان ها، قم دوباره رو به ویرانی رفت. به خصوص هنگامی که گروهی از لشکریان افغان این شهر را پایگاه خود قرار داده و فساد زیادی در آن به راه انداختند. در دوره قاجاریه و در زمان فتحعلی شاه مجددا ابادی قم آغاز گردید.
لرد کرزن، در کتاب خود آورده، فتحعلی شاه در ایام جوانی نذار کرده بود که اگر به سلطنت برسد، اولا از قم مالیات نگیرد، ثانیا آن را آباد کند و پس از جلوس بر تخت به شرط دوم وفا کرد و با آن که به امساک شهرت داشت، در کمال سخاوت در تعمیر و تزیین شهر قم کوشید.
گنبد حضرت فاطمه معصومه (ع) را با خشت های مسین زراندود تزیین نمود و یک بیمارستان (مدرسه دارالشفا) یک مدرسه علمیه و یک مهمان سرا در شهر قم ایجاد کرد و برای خویش مقبره ای ساخت. قبر فتحعلی شاه و دو پسر و نواده اش محمد شاه در جوار مرقد حضرت فاطمه معصومه است.
در زمان محمد شاه دوباره ویرانی به قم راه یافت. در کتاب جغرافیای جهان نما که در زمان این پادشاه، نوشته شده، قم را شهری مخروبه و خالی از عمارت معرفی کرده و جمعیت آن را 25 هزار نفر نوشته است. در زمان ناصرالدین شاه گاهی از اوقات قم، تیول زنان و امام زاده ها بوده است و عوارض سنگین از مردم دریافت میکرده اند. از نوشته دکتر فوریه، که اواخر سلطنت ناصرالدین شاه به قم رفته و عکس هایی از قم منتشر کرده چنین برمیآید که در ان زمان قم برج و بارو و دروازه با عظمت و باشکوهی داشته است و آن شهر در میان باغ ها و سبزه زارها احاطه شده بود. پهنای رودخانه قم بسیار زیاد بوده است در همین زمان است که یکی از زیباترین بناها در قم شد و آن صحن نو و ایوان آینه حضرت فاطمه معصومه است که ساختمان آن را میرزا ابراهیم امین السطان شروع کرد و پسرش میرزا علی اصغرخان اتابک به انجام رسانید.(برای دریافت عکس ایوان به پست های قبلی وبلاگ مراجعه کنید)
از بناهای مهم آن روز قم صحن نو، ایوان حضرت معصومه است که در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه ساخته شده و دیگر سقف تیمچه ای است در بازار به نام تیمچه بازار که شاید کم تر نظیر آن را بتوان یافت.
تا اوایل سلطنت رضاخان از سال 1370 به بعد کم کم وضع آن تغییر کرد. قبرستان رسمی که پشت دیوار شمالی صحن نو تا مقابل مسجد امام داشت تسطیح شد و در دو طرف آن دو خیابان آستانه و ارم و در وسط، باغی به نام باغ ملی احداث گردید. سپس دروازه ای که روی پل رودخانه وصل به بازار وجود داشت متصل به آن را ویران کردند و تا انتهای میدان کهنه ادامه دادند و یک خیابان وسیع و طولانی شرقی غربی به نام خیابان آذر احداث کردند و همچنین از مقابل در بزرگ مسجد امام حسن عسکری بخشی از بازارنو و خانه ها برای ایجاد خیابانی به نام خیابان بهروز از میان رفت.


اقتصاد و درآمد مردم قم در قدیم
موضوع مهمی که در گذشته اقتصادی سکنه شهر قم کاملا چشمگیر است وجود مرقد مطهر حضرت معصومه دختر امام موسی بن جعفر در این شهر بود که زیارت گاه شیعیان جهان است و زائران در طول ایام سال از نقاط مختلف کشور به زیارت حضرت آمده و پس از توقف یک یا چند روز به دیار خود باز میگردند. ورود زائران به ویژه در ماه های محرم، صفر، رمضان و سایر ایام جشن و سوگواری بسیار چشم گیر است. به طوری که در مسافرخانه ها با نرخ گزاف اطاق نمیتوان تهیه نمود، به علاوه شهر قم در یک گره مواصلاتی قرار گرفته و عبور کامیون و اتوبوس های شهرهای جنوب خاوری و جنوب باختری کشور از این شهر الزام آور است. از طرفی شهر قم تنها مرکز بازرگانی شهر قنوات و دهستان های قمرود، خلجستان و قهستان محسوب میگردد.

محصولات کشاورزی
قم در گذشته دارای زراعت و کشاورزی سودمند و پر فایده ای بوده است که اکنون نشانی از آن نیست. از جمله کشت زعفران که روزی موجب سرفرازی کشاورزان این شهر بوده است و نیز کشت بادام، زیره، انجیر سرخ که در این شهر به خوبی به عمل میآمده، همچنین درخت کاج در قم به صورت انبوه و زینت افزای خیابان ها و باغات بوده است. سایر محصولات شهرستان قم عبارت بودند از، غلات، پنبه، انار، انجیر و تا حدودی میوه جات دیگر.

آثار تاریخی در استان قم
استان قم بیش از 362 اثر تاریخی و قدیمی که از قرون گذشته بنا گردیده و بر جای مانده شناسایی شده است. این مجموعه آثار شامل مقبره های متبرکه، مساجد، مدارس تاریخی، کاروانسراها، قلعه هاف میل ها، مناره هاف آب انبارها، تپه های باستانی و ... میباشد.(دریافت عکس های این بناها در پسته های قبلی وبلاگ عکس قم...) بعضی از این آثار مالک شخصی ندارند و بعضی همچون امام زاده ها موقوفه هستند. آب انبارها و کاروانسراهایی که مالکشان مشخص نیست، یا متعلق به اموال شخصی است، و یا جزو اموال دولت به شمار می آید. اما به طور کلی از 362 اثر تاریخی، 172 اثر در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. به جز بنای گنبد مطهر حضرت معصومه (ع) و ابنیه مساجد و امام زادگان که هر یک در جای خود توضیح داده شده است کاروانسراها و قلعه های قدیمی از جمله یادگارهای با ارزش نظامی جغرافیایی و مذهبی بنیاد گردیده و در ادوار مختلف به تدریج توسعه و گسترش یافته است. اگر چه اماکن و بناهای تاریخی بسیاری نیز در استان وجود داشته که تخریب شده است و تنها از آن ها یاد میشود، همچون تپه صدم، تپه گل درویش، امام زاده شاه جان، مدرسه ملا صادق، بنای قصر دختر و مسجد جامع صدم و ... عوامل تخریب آن بناها اغلب پیمانکاران خصوصی و یا برخی ادارات و نهادها بوده اند.

[smg id=99]
[smg id=102]
[smg id=103]
[smg id=101]
[smg id=100]