غم که میآید در و دیوار شاعر میشود
در تو زندانیترین رفتار شاعر میشود
::::::::::
یک نفر دارد تَهِ انبار شاعر میشود
بعدِ دل دادن به یک آچار شاعر میشود
.
یک نفر هم مثل من در حال رفتن روی سِن
موقع سوت و کف حضّار شاعر میشود
.
در خصوص مولوی برخی ادیبان گفتهاند:
« او پس از یک عالمه اِصرار ، شاعر میشود »
.
چون که میداند ندارد آب و نانی شاعری.
عاقبت هم از سر اِجبار شاعر میشود
.
بس که اَخبار طرب انگیز دارد مملکت
عاقبت گویندهی اَخبار شاعر میشود
بی سحر هر کس بگیرد روزه در ماه صیام
نیم ساعت مانده تا افطار، شاعر میشود
.
از مسیحایی دمِ برخی پرستاران ما
در اتاقِ آیسییو بیمار شاعر میشود
.
صد عوارض هست در بیکاری نسل جوان
اولیش این: آدم بیکار شاعر میشود
.
روزگاری از محبّت خارها گل می شدند
تازگیها از محبّت خار شاعر میشود
.
دائماً شعر از گل و بلبل سراید آن که او
داخل شلوارک گلدار شاعر میشود
.
دیدهای سردارها را در اُمور مختلف
این یکی را هم ببین: سردار شاعر میشود!
.
ناشری که تاکنون یک بیت از او نشنیدهایم،
موقع چاپ همین اشعار، شاعر میشود
.
شعرِ من یک وِرد جادوییست! میبینید که؟!
هر کسی آن را کند تکرار، شاعر میشود!
.
هیچ کاری نیست آسانتر ز ِ شاعر ساختن
بعد ِ «شا» یک دانه «عِر» بگذار، «شاعر» میشود
.
کلّهی یک غیرِ شاعر را فرو کن زیر آب
وِل نکن! تا هفتصد بشمار، شاعر میشود
برداشت از سایت قندون دات ای ار
علاقه مندي ها (Bookmarks)