ترکه یه شب نصف قرص خوابش رو میخوره شب یه چشش باز اون یکی بسته میمونه
یکی رو میبرن بیمارستان با دست و پای شکسته دکتر میاد میگه چی شده دوستاش میگن چی شده میگن آتیش گرفته
میگه پس چرا دست و پاش شکسته میگه آخه با بیل زدیم خاموشش کردیم
ترکه وصیت میکنه میگه من مردم قبرم رو با صابون بشورید
میگن آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟
میگه هر کی رد شد بخوره زمین من بخندم روحم شاد شه
علاقه مندي ها (Bookmarks)