نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

  1. #1
    مدیر انجمن معماری
    مهدیه آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل سکونت
    قــــــم
    نوشته ها
    798
    نوشته های وبلاگ
    38
    میزان امتیاز
    21

    پیش فرض خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

    تله تئاتر!!!


    شبخوابـگاه دخــتـرانسکـانس اول:



    دخــتر «شبنم» نامی با چـند کتـاب در دسـتش وارد واحــد دوستش «لالـه» می شود و او را در حــال گریه می بیــنـد.
    شبنم:ِ وا!... خاک بـرسرم! چــرا داری مثــل ابـر بهـار گریـه می کـنی؟!
    لالـه: (خـدا منـو می کشـت این روزو نـمی دیدم. (همچـنان به گریـه ی خود ادامــه می دهـد.
    شبنم: بگـو ببـینم چی شـده؟
    لالـه: چی می خواســتی بشـه؟ امروز نـتیجه ی امتـحان <آناتومی!!!> رو زدن تــو بُــرد. منــی که از 6 مـاه قبـلش کتابامـو خورده بــودم، مـنی که بـه امیـد 20 سر جلـسه ی امتحــان نشـسته بودم، دیــدم نمــره ام شـده 19!!!!!! ( بر شـدت گریه افزوده می شــود)
    شبنم: (او را در آغــوش می کشـد) عزیـزم... گـریه نـکن. می فهـممت. درد بـزرگیــه! (بغـض شبنم نیز می ترکـد) بهتـره دیگـه غصه نخـوری و خودتـو برای امتحـان فـردا آمـاده کنـی. درس سخت و حجیــمیـه. می دونی کـه؟
    لالـه: (اشک هایش را آرام آرام پـاک می کنـــد) آره. می دونـم! امـا من اونقــدر سـر ماجـرای امـروز دلم خـون بـود و فقط تونـستم 8 دور بخـونم! می فهـمی شبنم؟فقط 8 دور... (دوبـاره صـدای گریـه اش بلـند می شود) حالا چه جــوری سرمـو جلوی نـازی و دوستـاش بلـند کنـم؟!!
    شبنم: عزیزم... دیگــه گریه نکن. من و شهــره هم فقط 7 - 8 دور تـونســتیم بخـونیم! ببـین! از بـس گریه کردی ریـمل چشمــای قشـنگ پاک شـد! گریـه نکن دیـگه. فکـر کردن به ایـن مســائل کـه می دونـم سخــته، فایده ای نـداره و مشــکلـی رو حـل نـمی کنـه.
    لالـه: نـمی دونـم. چـرا چنـد روزیـه که مثـل قدیم دلـم به درس نـمیره. مثـلاً امـروز صبــح، ساعـت 5/7 بیـدار شـدم. باورت مـیشه؟!
    (در همیــن حال، صـدای جیــغ و شیـون از واحـد مجـاور به گوش می رسـد. اسـترس عظیـمی وجـودِ شبنم و لالـه را در بر می گیــرد! دخـتری به نـام «فرشــته» با اضـطراب وارد اتـاق می شـود.)
    شبنم: چی شـده فرشــتـه؟!

    فرشــته: (با دلهــره) کمـک کنیـد... نـازی داشت واسـه بیــستمـین بـار کتــابشـو می خـوند که یـه دفعــه از حـال رفت!
    شبنم: لابــد به خـودش خیلی سخــت گرفته.
    فرشــته: خب، منــم 19 بـار خونـدم. این طـوری نـشدم! زود باشیــد، ببـریـمش دکتــر.
    و تمــام ساکنـین آن واحـد، سراسیـمه برای یاری «نــازی» از اتـاق خارج می شـونـد. چـراغ ها خامـوش می شود.

    شـب – خوابــگاه پســران – سکــانـس دوم:


    در اتـاقی دو پـسر به نـام های «مهـدی» و «آرمــان» دراز کشــیده انـد. مهـدی در حال نصـب برنـامه روی لپ تـاپ و آرمـان مشغــول نوشــتـن مطالبی روی چـند برگـه است. در هـمین حـال، واحدی شـان، «میـثــاق» در حـالی که به موبایـلش ور می رود وارد اتــاق می شـود
    میثـــاق: مهـدی... شایـعه شـده فـردا صبــح امتـحان داریـم.
    مهـدی: نـه! راســته. امتـحان پایــان تــرمه.
    میثــاق: اوخ اوخ! مــن اصـلاً خبـر نـداشـتم. چقـدر زود امتـحانا شـروع شــد.
    مهـدی: آره... منــم یه چنـد دقـیقه پیـش فهمـیدم. حالا چیــه مگـه؟! نگـرانی؟ مگـه تو کلاسـتون دختـر نداریـد؟!
    میثــاق: مـن و نـگرانی؟ عمــراً!! (بـه آرمــان اشــاره می کنـد) وای وای نیگــاش کـن! چه خرخـونیــه این آقـا آرمـان! ببیــن از روی جـزوه های زیـر قابلمــه چه نـُـتی بـر می داره!!
    آرمـــان: تـو هم یه چیزی میگــیا! ایـن برگـه های تقـلبه کـه 10 دقیـقــه ی پیـش شـروع به نـوشتـنــش کردم. دختــرای کلاس مـا که مثـل دختـرای شما پایـه نیســتن. اگـه کسی بهت نـرسوند، بایــد یه قوت قلــب داشته باشی یا نـه؟ کار از محکـم کاری...
    مـهدی: (همچــنان که در لپ تاپــش سیــر می کنـد) آرمــان جـون... اگه واسـت زحمـتی نیست چنـد تا برگـه واسه مـنم بنـویس. دستـت درست! )
    (در همیـن حــال، صـدای فریـاد و هیاهـویی از واحـد مجـاور بلـند می شود. پسـری به نـام «رضـا» با خوشحـالی وسط اتـاق می پـرد)
    میـثــاق: چـت شده؟ رو زمــین بنـد نیـستی!
    رضــا: پرسپولیس همین الان دومیشم خورد!!!
    مهـدی:اصلا حواسم نبود.توپ تانک فشفشه پرسپولیسی ابکشه!!!
    و تمــام ساکنیـن آن واحـد، برای دیـدن ادامـه ی مسـابقـه به اتاق مجـاور می شتـابنـد. چراغ هـا روشــن می مانند..!

  2. #2
    كاربر فعال
    tekrary آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    قــــم-اصــفـــهان
    نوشته ها
    180
    نوشته های وبلاگ
    3
    میزان امتیاز
    14

    پیش فرض پاسخ : خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

    خیلی باحال بود

  3. #3
    كاربر درجه 5
    zahra آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Nov 2011
    محل سکونت
    ghom
    نوشته ها
    67
    نوشته های وبلاگ
    5
    میزان امتیاز
    13

    پیش فرض پاسخ : خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

    مهدیه چان ممنون از مطلبت . دختراممکنه نمره ای باشند ولی من تو خوابگاه هیچ وقت ندیدم کسی بیست بار یک کتابو بخونه!اگر اینطور باشه پسرا فکر میکنند خودشون خیلی باهوشند وما نیستیم.

    ولی کلااین واقعیته که دخترا درس خون ترند

  4. #4
    مدیر انجمن معماری
    مهدیه آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jul 2010
    محل سکونت
    قــــــم
    نوشته ها
    798
    نوشته های وبلاگ
    38
    میزان امتیاز
    21

    پیش فرض پاسخ : خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

    نقل قول نوشته اصلی توسط zahra نمایش پست ها
    مهدیه چان ممنون از مطلبت . دختراممکنه نمره ای باشند ولی من تو خوابگاه هیچ وقت ندیدم کسی بیست بار یک کتابو بخونه!اگر اینطور باشه پسرا فکر میکنند خودشون خیلی باهوشند وما نیستیم.

    ولی کلااین واقعیته که دخترا درس خون ترند
    زهرا جون این واقعیته بیشتر دخترها درس میخونن و بیشتر پسرها درس نمیخونن تقلب میکنن

  5. #5
    كاربر درجه 2
    sms آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    محل سکونت
    قم-بلوار جمهوری
    سن
    37
    نوشته ها
    771
    نوشته های وبلاگ
    51
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض پاسخ : خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

    خیلی خیلی خیلی باحال بود...




  6. #6
    كاربر درجه 3
    elahe آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Dec 2011
    محل سکونت
    کجا بهتراز اینجا؟
    نوشته ها
    504
    نوشته های وبلاگ
    130
    میزان امتیاز
    18

    پیش فرض پاسخ : خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

    با اينكه قبلا خونده بودم ولي بازم خيييييييييييييييييييييييي يييييييلي خنده داربود....البته اينم بگم كه من اصولا مثل مورد دوم هستم و صبح كه وارد كلاس ميشم تازه ميفهمم امتحان داشتيم!!!فكر بد نكنيد تقلب اصلا نميكنم...
    قصد ما این است که نمیریم تا توبه کنیم، ولی توبه نمی کنیم تا اینکه می میریم.

    حضرت امام علی (ع)

    www.tajestan.blogfa.com

  7. #7

    پیش فرض پاسخ : خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

    باحال بود.ولی توی خوابگاه ما همیشه بچه ها شب امتحان دعات می کردند سیلی ، برفی چیزی بیاد یا استاده تصادف کنه ننش بمیره..... که کلا" تعطیل بشه تازه فرداصبح هیچ کدوم از این وقایع اتفاق نیفتاده بود و با استرس باید میرفتیم امتحان می دادیم.یادش بخیر یه مشت پس مونگل هم همکلاسیمون بودن که به خودشون هم کمک نمیرسوندن چه برسه به ما.

  8. #8
    مدیر بخش خودرو
    AmiR آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    738
    نوشته های وبلاگ
    110
    میزان امتیاز
    20

    پیش فرض پاسخ : خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

    مرسی
    جالب بود
    اما قدیمی

  9. #9

    پیش فرض پاسخ : خوابگاه دختران، خوابگاه پسران

    jaleb bod

موضوعات مشابه

  1. حقایق دختران و پسران
    توسط S.P.Y در انجمن کلوب ازدواج قم
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 04-12-2013, 07:56 PM
  2. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-26-2012, 08:09 PM
  3. عکس های خوابگاه دانشجویی در فصل امتحانات
    توسط elahe در انجمن عکس های جالب و طنز
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 02-12-2012, 12:39 AM
  4. دروغهای پسران به دختران (طنز)
    توسط عشق ماشین در انجمن طنز مفید
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-27-2012, 04:54 PM
  5. خوابگاه دختران و پسران (در شب)
    توسط عشق ماشین در انجمن طنز مفید
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 01-27-2012, 11:36 AM

کاربرانی که این تاپیک را مشاهده کرده اند: 0

هیچ عضوی در لیست وجود ندارد.

علاقه مندي ها (Bookmarks)

علاقه مندي ها (Bookmarks)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •