وجود شرایط اقلیمی خشک و کاهش نزولات آسمانی همچنین پایین رفتن آبهای زیرزمینی و عدم توجه کافی به توسعه فضای سبز موجب شده که پیشروی کویر به سمت قم شدت گیرد.
در حالیکه از دشت پرشکوه مسیله جز نامی باقی نمانده و دامنه بیابان زایی تا 30 کیلومتری شهر قم رونما شده است؛ هر روز بهاندوختههای آب زیرزمینی محتاجتر میشویم؛ اگر از دشتهای حاصلخیز و منابع طبیعی قم عملا چیزی جز نامشان باقی نمانده است؛ اگر میبینیم که مراتع قم با اندک بارانی شاهد وقوع سیل میشوند؛ اگر ریزگردها و غبارهای عربی مهمان ناخوانده ریههای مردم میشوند و اقتصاد، آموزش و... را به تعطیلی میکشانند، همه و همه نشانه آن است که تراز بومشناختی یا اکولوژیکی این استان منفی شده و کفگیر اندوختههای طبیعی مدتهاست که به ته دیگ خورده است.
مصیبت سیل سالهای گذشته در قم که با خسارتهای فراوانی همراه بوده، یکی از دهها مواردی است که وخامت بیابانزایی را به ما نشان میدهد؛ وخامتی که حالا با جریان تغییر اقلیم و خشکسالی به همراه الزامات تبعیت از اقتصاد بازاری ممکن است ابعادی خطرناکتر و برگشتناپذیرتر هم پیدا کند.
در سالهای اخیر مسئله بیابانزایی در استان قم به یک نمایش غمانگیز تبدیل شده تا جایی که پدیده زایش بیابان در برخی از روستاهای این استان، نظام معیشتی را مختل کرده و به فروپاشی ساختارهای فرهنگی و اجتماعی منجر شده و به دنبال آن فقر و بیکاری و مهاجرت را متوجه جمعیت روستایی این استان کرده است.
بیابانزایی پدیدهای است که بسیار خزنده عمل میکند، به طوری که اثرات ناشی از تخریب منابع طبیعی برای عامه مردم ملموس نیست. از سویی دیگر نتایج بیابانزایی همیشه به صورت ثابت و یکنواخت آشکار نمیشود بلکه پیامدهای مختلفی در مناطق گوناگون دارد.
هجوم ماسههای روان و خسارت ناشی از آن به کانونهای جمعیتی و...، کاهش حاصلخیزی و توان تولید اراضی زراعی و عرصههای منابع طبیعی، تشدید شوریزایی و زهدارشدن اراضی، کاهش کمی و کیفی آبهای زیرزمینی، افزایش سیل خیزی، تشدید آلودگیهای زیست محیطی، کاهش تنوع زیستی، هدررفت منابع پایه، ناپایداری نظام تولید و تهدید منابع معیشت و... از مهمترین آثار زیانبار این پدیده است.
نیمی از اراضی قم در معرض بیابانزایی
بیابان زایی که از آن به عنوان تخریب زمین ها در مناطق خشک، نیمه خشک و نیمه مرطوب تحت تأثیر عوامل اقلیمی و انسانی یاد میشود، میتواند باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و پیدایش شرایط بیابانی شود و بر گسترش و قلمرو بیابان بیافزاید.این مسئله در استان قم به لحاظ دارابودن شرایط اقلیمی خشک بسیار حائز اهمیت است و حتی به گفته مدیرکل منابع طبیعی استان قم، حدود نیمی از اراضی این استان در معرض خطر بیابانیشدن قرار دارند.
احمد عفتان در گفتگو با خبرنگار مهر در قم، مساحت استان قم را یک میلیون و 123 هزار و 800 هکتار اعلام کرد و گفت: وسعت اراضی بیابانی در قم بیش از 176 هزار هکتار محاسبه شده است که حدود 15 درصد از مساحت این استان را در بر دارد.
وی ادامه میدهد: متأسفانه بیش از 470 هزار هکتار از اراضی استان قم در معرض بیابانزایی قرار دارند.
عفتان با اشاره به شناسایی سه کانون مهم فرسایش بادی در استان قم تصریح میکند: 98 هزار و 125 هکتار از اراضی این استان در این سه کانون فرسایش بادی قرار دارند که از این میزان، منطقه کوه نمک در شمال غربی قم با 37 هزار و 500 هکتار، منطقه حسین آباد میش مس با 19 هزار و 375 هکتار و منطقه مسیله واقع در شمال شرق قم با 41 هزار و 250 هکتار، این اراضی را تشکیل میدهند.
مدیرکل منابع طبیعی استان قم ادامه میدهد: مطالعات نشان میدهد که بیشترین عامل فرسایش در محدوده استان قم با توجه به میزان بارندگی و موقعیت اقلیمی، فرسایش بادی است.
تخریب زیستگاههای طبیعی
حفظ بوم سازگانهای بیابانی به منظور احترام به گونههای خلاق زمین، لازم و خردمندانه است اما در سالهای اخیر پدیده خشکسالی و بیابان زایی اثرات نامطلوبی بر زیستگاههای طبیعی استان گذاشته است.مدیرکل حفاظت محیط زیست استان قم در گفتگو با خبرنگار مهر در قم به آثار زیانبار بیابانزایی بر روی زیستگاههای حیوانات و پرندگان اشاره کرد و گفت: از نظر زیستگاهی و حیات وحش حیوانات و پرندگان، برخی مناطق بیابانی و در معرض بیابانزایی از جمله دشت مسیله از قدیم الایام زیستگاه آهو و جبیر و گوره خر آسیایی و ایرانی بوده و حتی گزارشهایی از وجود یوزپلنگ وجود دارد اما در حال حاضر به علت خشکسالی و کاهش منابع آبی و از بین رفتن زیستگاهها، تعداد این گونه حیوانات بسیار کم و نادر است.
علیرضا نجیمی در عین حال خاطرنشان کرد: قابلیت زیستگاهی این منطقه برای حیوانات ذکرشده همچنان به قوت خود باقی است و ما در صدد اجرای طرحهایی برای احیای گونه در زیستگاه هستیم.
غصب حقابه کشاورزان مهمترین عامل بیابانزایی
بر کسی پوشیده نیست که مطالعه و ساخت و بهرهبرداری از سد و عدم مدیریت بهینه در اختصاص آب مورد نیاز کشاورزان، اثرات بسیار ناسازگاری بر آبخیزها و اراضی کشاورزی و باغات داشته و خواهد داشت. پیامدهای ناگوار این مسئله در استان قم بسیار مشهود است و اگر از بزرگترها در مورد وصف زیبایی دشت مسیله سئوال شود آن وقت خواهند گفت که امروز چه بلایی بر سر این منطقه آمده است. غصب حقابه صدها کشاورز و باغدار پایین دست سدها که ابزاری برای احقاق حقوقشان ندارند منجر به ناپایداری اکولوژیکی، اجتماعی، اقتصادی و زیستی شده و دستاورد نامبارک این اقدام باعث شوری و زهدارکردن اراضی کشاورزی و باغات در پایین دست شده است.
در همین زمینه رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان قم حجم حقابههای کشاورزان و باغداران قمی را حدود 500 میلیون متر مکعب اعلام میکند و میگوید: این حجم حقابهها از دو حوزه قرهچای و قمرود مورد استفاده کشاورزان قرار میگرفت.رضا سیار ادامه میدهد: با قطع این حقابهها برداشت از آبهای زیرزمینی بیشتر شد که عواقب زیانباری برای استان قم در پی داشته و دارد.
برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی
در گذشته بیشتر منابع آب آشامیدنی مردم قم از سد 15 خرداد تأمین میشد اما در سالهای اخیر به دلیل خشکسالیهای متوالی و عدم مصرف بهینه آب، حجم ذخیره آب این سد به پایان رسیده و مسئولان استان مجبور به تأمین آب مورد نیاز مردم از طریق برداشتهای زیرزمینی شدند و حتی چاههای جدیدی در مناطق مختلف استان حفر کردهاند.
این بیتدبیری مسئولان دستاندرکار استان در زمینه فرهنگ سازی مصرف بهینه آب نیز مزید بر علت شده و نهادهای مسئول زمانی دست به کار شدهاند که قم در اوج بحران کمآبی قرار دارد و اگر هم پیش از این فعالیتهایی صورت گرفته، بسیار اندک بود و یا به تغییر نگرش شهروندان در مصرف بهینه آب و صرفه جویی کمکی نکرده است.
البته مسئولان استان قم بر سر دو راهی قرار دارند و باید میان دیدگاههای تجاری که بیشتر باعث افت کارایی زمین، افزایش خشکسالیهای شدید، قحطی، سیل و کم آبی میشود و زندگی آینده یکی را انتخاب کنند، چراکه چالشهای پیش روی آنها به سمت ثبات و پایداری باید سوق یابد و البته زندگی آینده مردم به مراتب مهمتر است اما این به معنای فراموش کردن محیط زیست طبیعی و پایداری شرایط توسعهای نیست.
ناگفته نماند در سال آبی 88- 89 استان قم با 47 درصد کمتر از میانگین ریزشهای آسمانی، خشکسالترین سال را در بین استانهای کشور تجربه کرده است.
سهم انسان در رونق مرگآفرین دیدگاههای تجاری
مسئله پیشروی بیابان زمانی ابعاد تاسفبار به خود میگیرد که صرف نظر از عوامل اقلیمی و محیطی (گرمای هوا، خشکسالی، وزش باد و...) که منابع طبیعی استان را دچار دگرگونی میکند، خود انسان نیز در تقویت این رونق مرگآفرین سهیم بوده و مشارکت دارد.
مدیرکل حفاظت محیط زیست استان قم در این رابطه اظهار داشت: رشد فزاینده جمعیت بر منابع پایه استان فشار وارد کرده و نتیجه آن به بهرهبرداری بیش از حد مجاز از منابع آبهای زیرزمینی و بیلان منفی دشت و در نتیجه افت سطح سفرهها منجر شده است.علیرضا نجیمی آلودگی آبهای زیرزمینی از طریق پسابهای صنعتی و شهری و کشاورزی را از دیگر عوامل انسانی تخریب محیط زیست طبیعی برشمرد و گفت: چرای بیش از حد دام، قطع درختان و پوشش گیاهی برای بهرهبرداری افراد بومی جهت تأمین سوخت، بهرهبرداری نامناسب از اراضی شیبدار کشاورزی، تخریب زمین در اثر برداشت غیراصولی از معادن و... از جمله عوامل انسانی است که در روند بیابانزایی تأثیر قابل توجهی دارد.
ضرورت اجرای طرح جلوگیری از پیشروی بیابان
نتایج و اثرات منفی پیشروی بیابان ایجاب میکند که برنامه کنترل فرسایش بادی و تثبیت ماسههای روان از سوی دستگاههای ذی ربط به اجرا درآید.
در این زمینه مدیرکل منابع طبیعی استان قم از اجرای این برنامه در مناطق بیابانی قم خبر داد و گفت: فعالیتهای اجرایی پیش بینی شده در این برنامه مبتنی بر مطالعه و جامعنگری خواهد بود که در قالب طرحهای اجرایی ساماندهی میشوند.
احمد عفتان ادامه داد: این برنامه به دنبال آن است که پس از اجرا، کانونهای بحرانی تحت تأثیر طوفانهای ماسهای تحت کنترل در آمده و امنیت نسبی در بخشهای اقتصادی و اجتماعی این مناطق حاکم شود و با اقدامات حفاظتی در مناطق همجوار کانونهای بحرانی، از گسترش آنها جلوگیری شود همچنین با اعمال مدیریت علمی بر عرصههای احیا شده، تداوم و پایداری آنها در جهت بهبود اکوسیستم منطقه تضمین شود.
وی اولویت دادن به اقدامات پیشگیرانه از طریق فرهنگ سازی و اقدامات قانونی، کنترل فرسایش بادی در محدوده کانونهای بحرانی، فراهم آوردن زمینههای هرچه بیشتر مشارکت مردم در برنامهریزی و اجرا، بهکارگیری هرچه بیشتر بخش خصوصی از طریق افزایش ظرفیتهای پیمانکاری، جامعنگری در تهیه و اجرای طرحها، استفاده از دستاوردهای علمی تحقیقاتی ملی و بینالمللی، استفاده از فرصتهای طبیعی و خدادادی جهت کاهش خسارات خشکسالی و همکاری با سایر دستگاههای استان را از جمله سیاستهای اجرایی این برنامهها عنوان کرد.
اعتبارات بیابانزدایی محدود است
وی به تشریح برنامه کنترل فرسایش بادی و تثبیت ماسههای روان پرداخت و گفت: تهیه بذر، ولید نهال، بذرکاری، بذرپاشی، نهالکاری و قلمه کاری را از مهمترین فعالیتهای اجرایی کنترل بیولوژیکی در این طرح است.
عفتان در مورد فعالیتهای کنترل فیزیکو شیمیایی افزود: در مناطق بحرانزا که تپههای ماسهای بسیار فعال هستند و امکان استقرار اولیه پوشش گیاهی بدون اقدامات حمایتی میسر نیست به منظور تثبیت موقت این عرصهها و ایجاد فرصت مناسب برای استقرار و رشد گونههای گیاهی از مالچ پاشی یا احداث بادشکن غیر زنده استفاده میشود.
وی ایجاد بادشکن در اطراف مزارع را یکی از مهمترین برنامههای جلوگیری از پیشروی بیابان دانست و اظهار داشت: هدف از اجرای این طرح، احداث بادشکنهای زنده با استفاده از درختان و درختچهها در اطراف مزارع و اراضی کشاورزی با مشارکت مردم است تا همزمان با تقلیل سرعت باد، خطر بادزدگی و فرسایش بادی را در سطح اراضی کشاورزی کاهش دهد.
مدیرکل منابع طبیعی استان قم اعتبارات برنامه جلوگیری از پیشروی بیابان در استان قم را محدود دانست و تصریح کرد: در سال گذشته حدود 60 میلیون تومان به این طرح اختصاص یافت و امسال با اینکه این رقم به 260 میلیون تومان رسید اما هنوز هم با مشکلات پیش رو همخوانی ندارد.
وی اضافه کرد: تاکنون حدود 450 هکتار از اراضی بیابانی حاشیه روستاهای استان قم درختکاری شده است.عفتان با تأکید بر اجرای طرحهای حفاظت از عرصههای منابع طبیعی استان تصریح کرد: جلوگیری از بوتهکنی و ورود دام به عرصههایی که بر اثر عوامل طبیعی یا انسانی، پوشش گیاهی آن ضعیف شده و نیاز به حمایت دارد، به مثابه پیشگیری قبل از درمان است زیرا در این عرصهها شرایط برای بازگشت به حالت تعادل وجود دارد و با اقدامات حفاظتی از جمله افزایش آگاهیهای عمومی به منظور جلب مشارکت مردم به ویژه ساکنین مناطق بحرانی یا قرق عرصههای در معرض تخریب، نیازی به اجرای پروژههای پرهزینه در آینده نخواهد بود.
انتقال پساب ورامین، بارقه امیدی بر دل کویرنشینان
در این هیاهوی تنشزای بحران کمبود آب و پایین رفتن سطح آب سفره زیرزمینی و به دنبال آن خطر مرگ ابدی خاکهای بیجان مسیله بود که ناگهان خبرهای خوشی بر روح ترک خورده کویر دمید و بارقه امیدی بر دل غم زده کویرنشینان شد. طرح انتقال پساب از دشت ورامین به دشت مسیله همان خبری بود که مسئولان با ذوق و اشتیاق وافری مطرح کردند و نمایندگان مجلس و دولت که از قبل پیگیر این طرح بودند، برای به ثمر رسیدن آن مصممتر شدند.
نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی در این زمینه به مهر گفت: حداقل میزان پساب قابل انتقال از دشت ورامین به دشت مسیله سالانه 60 میلیون متر مکعب تصویب شده است.
حجتالاسلام علی بنایی در مورد اجرای این طرح گفت: هر چند که قرار شد بودجه اجرای این طرح در سال آینده اختصاص پیدا کند اما بنا شد در شش ماهه دوم امسال عملیات اجرایی این طرح با اختصاص اعتبارات استانی آغاز شود.
وی با اشاره به مزیت اجرای این طرح اظهار داشت: در حال حاضر به علت کمبود آب مورد نیاز و تداوم خشکسالی، دشت مسیله به اراضی خشک و بیآب و علف تبدیل شده است و اجرای طرح انتقال پساب از ورامین به دشت مسیله میتواند این منطقه را از مرگ نجات دهد. بنایی بر لزوم توجه بیش از پیش مسئولان امر به اجرای این پروژه در زمان مقرر تأکید کرد و گفت: البته باید در تهیه طرح به این نکته توجه داشت که مقرون به صرفهترین راه انتقال مورد بررسی قرار گیرد.
اما در اینجا باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر احساس شود با اضافه کردن آب به خاک میتوان بیابان را به زمینهای کشاورزی تبدیل کرد دچار اشتباه تاریخی شدهایم و چه بسا برای همیشه باید احیای خاک را به فراموشی بسپاریم، چراکه احیای این خاکها سالیان سال طول میکشد و اگر بخواهیم زودتر به نتیجه برسیم باید بررسیهای دقیق علمی در این زمینه صورت گیرد.
سازمانهای مردم نهاد در خواب زمستانی
در اینجا باید به نقش تشکلهای زیست محیطی و سازمانهای مردم نهاد در حوزه محیط زیست اشاره شود که این تشکلها از کارایی مناسبی برخوردار نیستند و این در حالی است که سازمانهای مردم نهاد به خاطر ماهیت شان یکی از بسترهای مفید برای رشد آگاهیهای مردم در راستای حفاظت از محیط زیست و تشویق مردم به همفکری و همکاری در این حوزه هستند، اما متأسفانه این تشکلها در خواب زمستانی هستند.
از سویی دیگر اهمیت حفاظت از منابع طبیعی به عنوان بستر حیات و توسعه پایدار موضوع مهمی است که دست اندرکاران امور باید با بهره گیری از ظرفیتهای رسانههای جمعی و حتی دستگاههای دولتی که مسئولیت آموزش و پرورش و ارتباط بیشتر با مردم دارند آن را فرهنگ سازی کنند.
وقتی کبک بیابانزایی خروس میخواند!
همان گونه که اشاره شد بحران حرکت شنهای روان در استان قم بسیار جدی است و باید با عزم ملی و اختصاص اعتبارات لازم برای جلوگیری از پیشروی بیابان اقدام جدی انجام داد، اما به نظر میرسد حجم اعتبارات اختصاص یافته با مشکلات و آسیبهای پیش رو همخوانی ندارد. این شاید آخرین فرصت برای ما و بیش از یک میلیون انسان ساکن در شهرها و روستاهای استان قم باشد که مستقیما از تبعات بیابانزایی متأثر شده و کارمایههاشان در برابر چشمشان دارد به یغما میرود... .
بیان این نکته خالی از لطف نیست که در حال حاضر کبک بیابانزایی خروس میخواند و اگر مسئولان امر توجه ویژهای نسبت به این پدیده نداشته باشند، ای بسا در آیندهای نه چندان دور باید شاهد مدفون شدن بسیاری از روستاهای استان قم در زیر تلی از ماسههای بادی و شنهای روان باشیم و حتی خطر رونمایی از پیشروی بیابان در خود شهر قم امری دور از انتظار نیست!
علاقه مندي ها (Bookmarks)