زیباترین رمانی که خوندی اسمش چیه
اگه شد عکسش هم بگزارید وخلاصه ایی هم ازش بنویسید.
زیباترین رمانی که خوندی اسمش چیه
اگه شد عکسش هم بگزارید وخلاصه ایی هم ازش بنویسید.
پیام این ماه:
این جمله رو اگه برعکسش کنی بازم همون معنی رو میده:
(امید آشنایان شادی ما)
بامداد خمار
موضوع:عاشقانه
خلاصه:دختری به نام محبوبه از یه خانواده ثروتمند در زمان های قدیم عاشق پسری که شاگرد نجار هست و به نام رحیم هست میشود....
پیام این ماه:
این جمله رو اگه برعکسش کنی بازم همون معنی رو میده:
(امید آشنایان شادی ما)
خاطرات قاتل
موضوع:عاشقانه،جنایی،اجتماعی
رمان:خارجی
موضوع:تعدادی دختر نوجوان هستند که در یک شهر کوچک زندگی میکنند شب ها تعدادی از دختر ها وزن های زیبا شهر چند روزغایب میشوند و در آخر جنازه آنها پیدا میشود.قاتل در میان اعضا شهر هست دراین میان اتفاقات عاشقانه و اجتماعی و...اتفاق می افتد.
پیام این ماه:
این جمله رو اگه برعکسش کنی بازم همون معنی رو میده:
(امید آشنایان شادی ما)
برباد رفته اثر مارگارت میچل که احتمالا همه داستانشو میدونن
و کوری اثر ژوزه ساراماگو
از ایرانی ها تقدیر شیرین
ویرایش توسط یارتا : 07-01-2014 در ساعت 05:20 PM
یک بار خواب دیدن تو به تمام عمر میارزد...
اصلا هم دختونه نیست
البته این یکیشه 15تا جلد دیگه هم داره
ساعتهارا بگو بخوابند، بیهوده زیستن نیازی به شمارش ندارد...
منم تقریبا زیاد رمان خوندم اما هر وقت صحبت رمان میشه بامداد خمار و کوری برجسته تر هستند توی ذهنم.
ضمن اینکه بابالنگ دراز و شازده کوچولو جز کتابهای مورد علاقه ام هستند از اونا که چند بار بخونم بازم جدیده برام.
Sent from my GT-S5660 using Tapatalk 2
چيزی نِمی خوام آدَمــــااَز حَرف خـَستَمبــَــس کُنيد !مَن هَر قَراری داشتَمبا عِشــــقبَستـَمبــَــس کُنيد !
رمان زیاد خوندم که اسماشو یادم نمیاد قدیما دالان بهشت خیلی مُد بود . همه تو راهنمایی دستشون بود
جدیدا خیلی جالب نیست رمانا برام. مثلا یکی گرفتم گستره ی محبت. بد نبود.
اعصاب آدم خرد میشه رمان میخونه
و چه زیباست تجربه ی عشق...
مدیر انجمن تخصصی سکه 3eke.ir
رمانی نوجوان برنده جایزه
درمورد یه خانواده ایی که مادری بی مسئولیت زندگی و آینده ی دخترش رو نابود میکنه...
خارجی هم هست
پریشب تمومش کردم
ویرایش توسط فرشته : 07-07-2014 در ساعت 12:19 PM
پیام این ماه:
این جمله رو اگه برعکسش کنی بازم همون معنی رو میده:
(امید آشنایان شادی ما)
رمان یاسمین
دو سه تا داستان با هم هست که هر یک غم انگیز هست
اصل داستان هم در فصل آخر خیلی غم انگیز میشه و ناراحت کننده است
ویرایش توسط آشنای غریب : 07-03-2014 در ساعت 11:04 PM
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من انصاره و اعوانه
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها وَ سر المستودع فیها
من رمان زیاد خوندم اما بهترینش بعد از همخونه و دالان بهشت، گناهکار بود
خیلی قشنگ بود
اینم خلاصه اش:
زندگیمو پر از سیاهی کردم. پر از نفرت و تاریکی..فقط به خاطر همون عذابی که همیشه ازش دَم می زد. انقدر که برای خودم این واژه ی گناهکار رو تکرار کردم تا تونستم کاری کنم بشه ملکه ی ذهن و روح و قلبم.اون شعارش دوری از گناه بود ولی عملش… یک گناهکار ِ حرفه ای بود..یه ادم از جنس تاریکی ولی با ظاهری شیشه ای ، شکست..بالاخره تونست ظاهر شیشه ای وشکننده ش رو هزار تیکه کنه. و اونوقت بود که ظاهر زشت و پلید گناهانش نمایان شد. و من دیدم ، به چشم دیدم. بزرگترین گناهان اون افراد گناهکار رو دیدم و نفرت رو تو وجودم پرورش دادم. نفرت همون چیزی که بر قلب سنگی من حکومت می کرد.. من…
آرشام… اسمم گناهکار ، رسمم تباهکار…
علاقه مندي ها (Bookmarks)