انتقال انسان‌ها از محشر به جنت یا نعوذ بالله به دوزخ چگونه است؟
پاسخ اجمالی
هنگامى که روز قیامت فرا می‌رسد مردم باید 50 موقف و ایستگاه را طی کنند تا سرانجام به بهشت یا جهنم برسند. در هر ایستگاه، نیز هزار سال متوقّف می‌شوند. برخی از این ایستگاه‌ها عبارت‌اند از: 1. بیرون آمدن از قبر، 2. سنجش و وزن نمودن اعمال، 3. حساب‌رسی اعمال، 4. دادن نامه اعمال، 5. عبور از پُل صراط.
پُل صراط نیز به تعداد واجبات و محرّمات الهی دارای عقبه و گذرگاه است که مهم‌ترین گذرگاه‌های آن عبارت‌اند از: 1. گذرگاه نماز، 2. گذرگاه ولایت، 3. گذرگاه مرصاد، 4. گذرگاه صله رحم، 5. گذرگاه امانت و ... .

هر گاه انسان توانست از تمام گذرگاه‌ها به سلامت عبور کند سرانجامش به بهشت ختم می‌شود که با احترام او را به سوی بهشت هدایت می‌کنند و اگر نتوانست از گذرگاه‌های صراط به سلامت رد شود به دوزخ می‌افتد که با بدترین وضع و در اوج ذلّت و خواری با انداختن زنجیر بر دست و پا و گردنش او را به زور و جبر روانه جهنم می‌کنند.

پاسخ تفصیلی
هنگامى که روز قیامت فرا می‌رسد مردم باید 50 موقف و ایستگاه را طی کنند تا سرانجام به بهشت یا جهنم برسند. در هر ایستگاه، نیز هزار سال متوقف می‌شوند.[1] همچنان‌که خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «فِی یَوْمٍ کانَ مِقْدارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَة»؛[2] در روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است.

برای نمونه به برخی از هولناک‌ترین مواقف و ایستگاه‌ها در قیامت اشاره می‌شود:
1. ایستگاه اول؛ بیرون آمدن از قبر[3]
چنانچه در قرآن کریم می‌خوانیم: «و این‌که رستاخیز آمدنى است، و شکّى در آن نیست و خداوند تمام کسانى را که در قبرها هستند زنده می‌کند».[4]

در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع)نقل شده است: «در این ایستگاه، مردم هزار سال با بدن و پای برهنه با حال تشنگی و گرسنگی حبس و نگهداری می‌شوند. هر کس به خدا، بهشت، جهنم، برانگیخته شدن و حساب و قیامت، ایمان داشته باشد از گرسنگی و تنشنگی نجات می‌یابد».[5]

امام صادق(ع) می‌فرماید: «حکایت مردم در روز قیامت، آن هنگامى که در پیشگاه پروردگار جهانیان بایستند مانند تیر در ترکش است؛ یعنی در جایى که ایستاده‌اند جز همان جاى پاى خود، جاى دیگرى (از شدت ازدحام جمعیّت) ندارد، و نمی‌تواند از جاى خودش به این سو و آن سو برود».[6]

2. ایستگاه دوم؛ سنجیدن و وزن کردن اعمال[7]
در قرآن کریم آمده است: «وزن کردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! کسانى که میزان‌هاى (عمل) آنها سنگین است، همان رستگارانند! و کسانى که میزان‌هاى (عمل) آنها سبک است،افرادى هستند که سرمایه وجود خود را، به ‌خاطر ظلم و ستمى که نسبت به آیات ما می‌کردند، ازدست داده‌اند».[8]


3. ایستگاه سوم؛ حساب‌رسی نمودن[9]
چنانچه خداوند متعال می‌فرماید: «حساب مردم به آنان نزدیک شده، در حالى‌که در غفلت‌اند و روى گردانند».[10]

پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: «در روز قیامت، بنده‌ای قدم از قدم برنمی‌دارد، مگر این‌که از او در مورد چهار چیز می‌پرسند: 1. از عمر او که در چه چیز صرف کرده است، 2. از جوانی او که در چه چیز و راهی آن‌را پیر و فنا کرده است، 3. از اموال او که از کجا آورده و در چه چیزی خرج نموده است. 4. از محبت اهل بیت(ع)».[11]

همچنین امام باقر(ع) فرمود: «اول چیزی که از بنده به حساب می‌کشند، نماز است، پس اگر نماز قبول شد، دیگر اعمال نیک نیز پذیرفته می‌شود».[12]

امام سجاد می‌فرماید: «برای اهل شرک ترازو و میزانی نصب نمی‌شود آنان را گروه گروه بی‌حساب به جهنم می‌برند. نصب ترازو و سنجیدن اعمال برای اهل اسلام است».[13]


4. ایستگاه چهارم؛ نامه اعمال[14]
خدای متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «و در آن هنگام که نامه‌هاى اعمال گشوده شود».[15]
همچنین بر اساس آیات قرآن؛ انسان‌ها در روز قیامت هنگام گرفتن نامه اعمال به دو دسته تقسیم می‌شوند: گروهی که نامه اعمالشان را به دست راستشان می‌دهند؛ گروه دیگری که نامه اعمالشان را از پشت سر به دست چپشان می‌دهند. گروه اول شادمان و دارای حساب‌رسی آسان و اهل بهشت هستند. اما گروه دوم، اهل جهنم می‌باشند.[16]


5. ایستگاه پنجم؛ پل صراط [17]
صراط، پُلی است که بر روی جهنم کشیده می‌شود[18] و تمام بندگان خداوند باید از روی آن عبور کنند تا اگر بهشتی است، داخل بهشت شود. چنان‌که خدای متعال می‌فرماید: «و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم می‌شوید این امرى است حتمى و قطعى بر پروردگارت».[19]

پل صراط دارای عقبات و گذرگاه‌های بسیاری است که هر عقبه به اسم واجبات و محرّمات الهی است؛ یعنی به تعداد واجبات و محرّماتی که انسان‌ها مکلّف به انجام و ترک آن شده‌اند، عقبه و گذرگاه وجود دارد.[20]

بنابراین، اگر در روایات وارده در این باب، تعداد یا نوع ایستگاه‌های بیان شده با یکدیگر از جهت عدد یا نام متفاوت بوده دلیل بر تعارض و تضاد روایات نیست، بلکه در هر روایتی برخی از آن مصادیق، برای نمونه بیان شده‌اند. در این‌جا به برخی از مهم‌ترین عقبات و گذرگاه‌ها بر روی پل صراط[21] اشاره می‌شود:


یک. عقبه ولایت:
در این عقبه تمام افراد را نگه می‌دارند و از ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) و امامان بعد از او سؤال می‌پرسند، هر کس در دنیا امام خود را بشناسد و از دستوراتش پیروى نماید از صراط آخرت خواهد گذشت، هر کس او را نشناسد پایش در صراط جهنم خواهد لغزید و میان جهنم خواهد افتاد.[22]

دو. عقبه مرصاد(کمین‌گاه): خداوند متعال می‌فرماید: «به یقین پروردگار تو در کمین‌گاه (ستمگران) است!».[23]

امام صادق(ع) فرمود:«مرصاد، گذرگاهى است بر پُل‏ صراط که هیچ بنده ستمگرى از آن نخواهد گذشت»؛[24] یعنی خدای متعال در این عقبه و گذرگاه، حق هر مظلومی را از ستمگران می‌گیرد و از هیچ ستمگری گذشت نخواهد کرد.[25]


سه. عقبه رحم:
[26] امام باقر(ع) به نقل از رسول اکرم(ص) می‌فرماید: «در روز قیامت وقتی جهنم را آوردند پُل صراط را بر روی آن می‌گذارند که خودش دارای سه پُل است بر روی یک پُل، امانت و صله رحم می‌باشد و بر پُل دوم، نماز، بر پُل سوم، عدالت پروردگار عالمیان است. پس مردم را تکلیف می‌کنند که بر صراط عبور کنند. در عقبه صله رحم و امانت، ایشان را نگه می‌دارند اگر قطع رحم و یا خیانت در اموال مردم کرده باشند از این عقبه نمی‌گذرند تا از عهده آن بر آیند در غیر این صورت به جهنم می‌افتند. اگر از این عقبه نجات پیدا کنند در عقبه نماز، ایشان را نگه دارند، اگر از این عقبه نجات یافتند باید در عقبه عدالت الهی برای پاسخ‌گویی به حق بندگان نگه داشته شوند، اگر از این عقبه هم به سلامت عبور کردند نجات پیدا می‌کنند و خدا را حمد و ستایش می‌نمایند».[27]

چهار. عقبه امانت:[28] چنانچه در قرآن کریم می‌خوانیم: «خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها رابه صاحبانش بدهید! و هنگامى که میان مردم داورى می‌کنید، به عدالت داورى کنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما می‌دهد! خداوند، شنوا و بینا است».[29] در روایتی که امام باقر(ع) از پیامبر(ص) نقل فرمود و در بالا به آن اشاره شد؛ یکی از عقبات بر روی پل صراط، عقبه امانت معرّفی شده است.


پنج. عقبه نماز:[30] امام صادق(ع)فرمود: «اولین چیزی که از انسان در روز قیامت پرسیده می‌شود و مورد حساب‌رسی قرار می‌گیرد نماز است».[31]

پس از طی نمودن ایستگاه‌ها و گذرگاه‌های یاد شده؛ سرانجام انسان، به جهنّم یا بهشت ختم می‌شود، و نامه اعمال هر دو گروه به دست آنها داده می‌شود، اهل تقوا و پرهیزگاران، گروه گروه به تناسب کارهای نیک خود در دنیا و پیروی از پیامبران الهی خویش، با احترام و تکریم از سوی فرشتگان خداوند از درهای هشت‌گانه بهشت که از قبل بر روی آنان گشوده شده بود و انتظار ورود آنان را می‌کشید وارد بهشت می‌شوند و فرشتگان از آنان استقبال نموده، سلام می‌کنند و می‌گویند: شما پاکیزه شدید داخل بهشت شوید و تا ابد در آن بمانید.[32]

اما اهل دوزخ چون مایل به رفتن به سوی دوزخ نیستند فرشتگان عذاب به زور و زجر، بر گردن و دست و پایشان غل و زنجیر انداخته[33] و با تازیانه‌هاى آتشین آنها را دسته دسته به مقتضای راه و روش و چگونگی گناهانشان در دنیا؛ مانند کفر، شرک، انکار ضروریات دین و... از هر کدام از درهای هفت‌گانه جهنم وارد جهنم می‌کنند.[34] نگهبانان جهنم آنان را مسخره می‌کنند و می‌گویند آیا برای شما پیامبری فرستاده نشده بود که شما را از چنین روزی بترساند و آگاه نماید؟ آنان در جواب می‌گویند چرا فرستاده شده بود. آن‌گاه به آنان گفته می‌شود داخل جهنم شوید که بد جایگاه و منزل‌گاهی برای شما خواهد بود.


[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 143، دارالکتب الإسلامیة، تهران،چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. معارج، 4.
[3]. قمی، شیخ عباس، منازل الآخره، ص 83 – 85، انتشارات انصاری، تهران، چاپ هشتم، 1390ش.
[4]. حج، 7.
[5]. مجلسى، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 7، ص 111، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. الکافی، ج 8، ص 143.
[7]. منازل الآخره، ص 93.
[8]. اعراف، 8 - 9.
[9]. منازل الآخره، ص 117 – 118.
[10]. انبیاء، 1.
[11]. شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 253، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1362ش.
[12].الکافی، ج ‏3، ص 268.
[13]. بحارالأنوار، ج ‏7، ص 250.
[14]. منازل الآخرة، ص 125 – 128.
[15]. تکویر، 10.
[16]. ر.ک: انشقاق، 7 – 12.
[17].منازل الآخرة، ص 131 – 132.
[18]. ر.ک: نمایه «پل صراط در قرآن»، سؤال 367.
[19]. مریم، 71.
[20]. شیخ صدوق، الاعتقادات، ص 71 - 72، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، چاپ دوم، 1414ق.
[21]. ر.ک: نمایه «ایستگاه‌های هفت‌گانه پل صراط»، سؤال 25524.
[22]. همان، ص 72.
[23]. فجر، 14.
[24]. بحارالأنوار، ج ‏8، ص 64.
[25]. الاعتقادات، ص 72.
[26].همان.
[27]. بحارالأنوار، ج ‏8، ص 65.
[28]. الاعتقادات، ص 72.
[29]. نساء، 58.
[30]. الاعتقادات، ص 72.
[31].الکافی، ج ‏3، ص 268.
[32]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‏، محمدجواد، ج 8، ص 795 - 796، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش؛ طیب، سیدعبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 347، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، 1378ش.
[33]. غافر، 71: «إِذِ الْأَغْلالُ فی‏ أَعْناقِهِمْ وَ السَّلاسِلُ یسْحَبُونَ»؛در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى‏کشند.
[34]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 795؛ اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 11، ص 344 _ 345.
[35].مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 795.