اگه بفهمی نفر قبلیت بمیره اولین خاطره ای که توی ذهنت میاد ازش رو بنویس اولین نفری هم که میاد درباره ی من نظر بده
ممنون از توجهت به پیشنهادم. دور از جونت . اما اینم خاطره شد. اول خاطره بچه مدرسه ایه سایت بعد هم ایجاد این تاپیک. امیدوارم همیشه سلامت باشی
ممول ؛.... واقعاً؟؟ من در مراسم فقط این قیافه رو دارم: البته با یه عینک دودی! (البته خدا نکنه ها!)
چه ربطی به این (غضیه.غزیه.غذیه.قضیه.قذیه.قز یه.قظیه.غظیه)داشت؟ اول خاطره بنویس بعدا حرفت رو بزن من اولین خاطره ای که ازت یادم میاد ...بزار فکر کنم .. . . . . . آهان اینگار خودت بودی که اولین باری که اومدی توی سایت به همه امتیاز منفی دادی
اولش خیلی حال میکردم که حرص همه رو دربیارم. اما الان باهم آشنا شدیم دیگه نمیشه... حیف!! خاطره از دایی ممد: اولین خاطره از شما این بود که توی پست هفتادیا گفتی از همه کوچیکترم. احساس حقارت کردم... توی دلم گفتم این باید خیلی خوشحال باشه که خیلی زود تر از بقیه به تجربه ی نت گردی رسیده! اما خنده دار ترین خاطره، پست "بچه های قمی" توی وبلاگتون بود. کلی خندیدم! که از این توپ ها دستشونه!
خدا نکنه خاطره از پوشا:گیر داده شما که مال اراکی چرا امدی انجمن قمیا؟
دور از جون ، اما خاطره ای به ذهنم نمیرسه شناختی ندارم. فاتحه میخونم و آروزی مغفرت !!
دور از جون اون کلاغت تنها چیزی که ازت یادم میاد اینکه همیشه داشتی تبلیغ میکردی
اول کار که عضو شده بود پیش خودم میگفتم این آواتار چی چیه گذاشته ؛ حتما از اون بچه های خلاف قمه؛ چقدر جلفه یعنی اینجوری فرض اش میکردم بعد که فهمیدم سوم راهنمایی هست اینجوری شدمو گفتم حتما اینجوریه و حالم که شده
دور از جونشون. اول که اومدم فکر کردم مثل خودمونه. اما همیشه یادم میمونه مرد اخلاق سایت هستن.