من و اون . قسمت سوم
توسط
در تاریخ 07-26-2013 در ساعت 11:52 AM (770 نمایش ها)
یعنی یه همچین دل خجسته ای داریما
مکالمه من و خاله
سلااااااااااااااااااااااا ااااااااااام خااااااااااااااااااااله ، خوووووووووووووووووووبی ، خووووووووووووووووووشی ؟
سلام خاله
دیشب خووووووووووووووووووب خوابیدی؟
مرسی ، آره . خوب خوابیدم
دعوا نداشتی دیشب
با کی ؟؟؟ آهان ، نه !
با جن دیگه
کلا تابستون و بهار ندارم ، پاییز و زمستون دارم . نـــــه من که با جنا روابط حسنه دارم ، با بختک زیاد خوب نیستم
باورت میشه من روابط حسنه ندارم ، بعضی شب هااااااااا ، دعواااا دارم ، میزنم تو صورتش
، خب حسنه نداشته باش ولی خصمانه هم نداشته باش دیگه !
کتک کااااااااااااااااااری
خب چه کاریییییییییه
نمیره که نمیره
گناه داره
نمیره آخه ، یه نیم ساعت ول نمی کنه ، خفه میکنه آدم رو
نه خب مذاکره واسه این وقتاست
چک میزنم تو صورتش ، لگــــــد آقا ، لگد
من اینقدر خشن نیستماااا
جدی میگماااااااااااااااااا
خب نکن این کارارو ، بدتر لجش میگیره ، عین دوتا آدم باشخصیت !! البته اون که آدم نیست :/ شما هم ، هیچی بیخیال . خب مثه دو تا موجود باشخصیت صحبت کنید باهم
ولی خدا رو شکر از وقتی غذا کمتر میخورم ، شب نیستش
روزا میااااد ؟
زهرمــــــــار ، نخیرم ، خیلی ام با شخصیت باشم، یه دفعه دیدی خوشش اومد ، منو می بره با خودش
، بععععله !! نه من صحبت میکنم که خوششون نیاد !
خب خاله بده لباسای خونتونو بشوره ، یه کم ازش کار بکش ، آدم شه
دیگه شما واسطه شو ، معلومه خیلی خوبی باهاشون :)
(ملت تعارف هم حالیشون نیست ) باشه حالا من یه صحبتی میکنم ببینم چی میشه !! اصن ساسی رو میفرستم بیاد غلامی شما
مرررررررررررررررررسی
ولی دعوا نکنین ، خوب نیست ، بدآموزی داره بچه مچه اونجا جلوسیده
میگما ، جن های من رنگ ندارن ، روحن ، اون ورشون معلومه
:||||||| بعله . واسه ما قرمز رنگن و یه کمی شفافن
نه باباااااااااااااااااا !
والاااااااااااع ، به سر کچل شوهرت قسم
برا من طوسی شفافه
، رینگ اسپرتم دارن ؟
مررررررررض ، دیگه مزاحمت نمیشم خاله.
سلامت باشی خاله ، مواظب باش ، زیاد هم گیرشون نباش ، فیلم ترسناکم نبین
خوشبخت شی خاله
خودت پیر شی خاله
زهرمـــــــــار ، انقد نرفتی مثل منفرد، که این چیزا اومد سراغت
:|||| ، بعله ، باشه زود آستین بالا میزنم واسه خودم