دوستم ( کمک )
توسط
در تاریخ 08-28-2012 در ساعت 01:54 PM (1566 نمایش ها)
سلام
شروع این ماجرا نمیدونم کی بود ، اگر کسی حسودی کرد و چشم زد که خدا انشاالله هدایتش کنه و اگر هم تقصیر خودمون بوده . خدا مارو به راه راست هدایت کنه .
ماجرا خیلی تلخه . تلخ تر اینکه همین چند لحظه ی پیش تموم شد . این شاید یه درخواست کمک باشه از شما و شاید هم فقط نوشتن یک روز نوشت . برداشت باشماست.
من یه دوست خوب داشتم و میخوام بگم هنوز هم دارمش و خواهم داشت . یه جورایی ول کنش نیستم . دوست خوبیه دیگه . گیر نمیاد به این آسونی ، گویا من کارایی کردم که بد داره اذیتش میکنه . بدتر اینه که منظورمو نمیتونم برسونم . این ماجرا حدود 1.5 ماهه که داره مارو اذیت میکنه و امروز به اوج خودش رسید . به خداحافظی های یه طرفه . به چی و چی و چی . خیلی بد شد . نمیدونم چرا کسی منظور منو نمیفهمه . ازتون یه درخواست دارم . چون واسه این دوستیم ارزش قائلم . دورو بازی هم در نمیارم ، اشتباه از طرف من بوده ولی واقعا دیگه امروز من متعجب شدم از این برخورد ها . شاید امروز یه حرفایی زدم که قبلا نگفتم . به گفته دوستم من عوض شدم . من بارها این نکته رو تائید کردم ولی بهش ... نمیدونم چه جور بگم . ازتون عاجزانه میخوام که دعا کنید تا این دوستی به قبل برگرده . من منظوری نداشتم و ندارم . همیشه خیر این دوستمو خواستم . ولی نمیدونم چرا به چشمش نمیاد یا من نمیتونم برسونم.
پس نوشت :
. حالمان خیلی بده . خیلی . شاید فهمیدید
. یک دوست اینترنتی و پیامکی . پیشنهاد های حضوری ندین
. خواهشا دعا کنید . این بار خیلی جدیه
. دوست عزیز ، هرچیم باشه ، یادت باشه ، کلی عکس از مشهد بهت بدهکارم :)