مشاهده RSS Feed

alireza

شاعر و طنزپرداز قمی برنده برنامه قند پهلو

امتیاز ها: 1 رای ها, 5.00 متوسط.
پخش مسابقه تلویزیونی "قند پهلو" از شبکه آموزش سیما در ایام ماه مبارک رمضان بازتاب بسیار خوبی در بین بینندگان داشت بطوریکه شاید برای اولین بار در فاصله کمی پخش مجدد آن روی آنتن این شبکه قرار گرفت. پخش این برنامه که با حضور طنرپردازان مطرح کشور و اجرای رضا رفیع تهیه شده بود باعث شد تا گفتگویی با برگزیده نهایی آن که مفتخر به دریافت "کله قند زرین" گردید داشته باشیم تا علاوه بر حاشیه های قندپهلو نظراتشان را در خصوص طنز و حوزه شعر و ادب بشنویم.
دکتر عباس احمدی شاعر و طنزپرداز قمی و برنده مرحله خیلی نهایی برنامه قند پهلو از شاعران جوانی است که با ارائه آثار خواندنی در جامعه ادبی کشور چهره ای شناخته شده است.اشعار او علاوه بر طنز در مضامین مختلف دیگری همچون شعر آیینی و دفاع مقدس سروده شده است.
به بهانه پایان بخش مجدد برنامه قندپهلو گفتگوی انجام شده در ادامه از منظر شما می گذرد:

*شما طنز پردازی را از کی شروع کردید؟
من طنز رو از زمین‌های خاکی شروع کردم. به طور کلی به شعر علاقه داشتم و از بچگی مضامین طنزی که به ذهنم می رسید به زبان کودکانه می گفتم. به طور جدی طنز را از زمان دانشجویی و فعالیت در یک نشریه دانشجویی شروع کردم و آثارم در چندین کنگره و جشنواره هم مطرح شد و در جشنواره شعر جوان در سال 80 که اولین جشنواره طنز بود شرکت کردم و بعدها در محافل دیگری مثل حلقه رندان دفتر طنز حوزه هنری فعالیتم را ادامه دادم.

*بیشتر شعر طنز کار کردید؟
نه شعر جدی زیاد دارم و سه کتاب شعر و یک کتاب شعر طنز هم منتشر کردم.

*پیشرفت طنز مکتوب بیشتر در بخش نظم بوده یا نثر؟
شعر کلاسیک جدی دارای موسیقی است و با فرهنگ و حافظه تاریخی ما نزدیکتر است و بیشتر از آن اسقبال می شود و به نظر من شعر طنز بروز بیشتری داشته است و دیگر اینکه شعر طنز حالت مجلسی‌تر دارد. در جلسات شب طنزی که داریم بیشتر شعر طنز خوانده می شود و در نثر هم خیلی کار شده است ولی شعر طنز مخاطبان بیشتری دارد.
*تعریف شما از طنز واقعی چیست؟
تعریف طنز متفاوت است. استاد شفیعی کدکنی می گوید که طنز اجتماع ضدین و نقیضین است. یا یک طنزپرداز روسی می گوید طنز به مثابه یک چاقوی جراحی است و نه چاقوی آدمکشی؛ هر دو می برند اولی برای اصلاح و زدودن چرک و کثیفی ولی دومی برای ضربه زدن و کشتن. به تعبیر من طنز فاخر با شوخ طبعی متفاوت است . مثلاً ما هجو و هزل داریم که شخصی و ناشی از کینه و عداوت است و یا فکاهه داریم. خیلی از کارهایی که صداو سیما ارائه می دهد طنز نیست بلکه فکاهه و شوخی هستند.

*در دهه های اخیر وضعیت طنز در کشور چگونه بوده؟
در دهه شصت، طنز مجال بروز و ظهور نداشت و به خاطر شرایط جنگ، جو به گونه‌ای دیگر بود و طنز مکتوب چار رکود بود و طنز تصویری خوبی هم نداشتیم. از دهه 70 با پخش سریال‌هایی همچون ساعت خوش طنز وارد عرصه جدیدی شد.
در دهه شصت خیلی سوژه های خاصی وجود داشت مثل کارمند بودن، گرانی اجاره خانه و دعوای مستأجر و موجر. مهران مدیری یک بحث جدیدی را در طنز تلویزیونی باز کرد و دایره سوژه ها بازتر شد.
قبلاً به خاطر شرایط اجتماعی و سیاسی بیشتر اشعار طنز در محافل خصوصی و اتاق های شخصی گفته می شد و خیلی عرصه بروز و ظهور نداشت.
در دهه هفتاد در شب شعرهای جدی بعضی از بچه ها شعرهای طنز حتی به صورت هزل هم می گفتند ولی جایی برای عرصه بروز نداشتند.
ولی با ایجاد محافلی همچون حلقه رندان توسط حوزه هنری که از سال 81 توسط آقای زرویی شروع شد و یا شب شعر شکرخند که توسط شهرداری برگزار می شود یا اخیراً قند و نمک، اینها باعث شد که شعر طنز بروز بیشتری داشته باشند و وارد جامعه بشود یا جشنواره هایی مثل طنز مکتوب از سال 85 باعت شد که عرصه های بروز چنین کارهایی بیشتر شود و شاعران طنز پرداز بیشتری ظاهر شوند. در دهه 80 چه از نظر کمی و کیفی شعر طنز ارتقا پیدا کرد که شاید قابل مقایسه با صد سال گذشته نباشد. *آیا در شعر طنز خط قرمز هم داریم؟
خط قرمزهای طنز تعریف شده نیست. مثل خبرهای سیاسی و جدی مرزهای آن مشخص نیست .
*عامل ارتقا طنز بیشتر چه بوده ؟
تلفیقی از عوامل مختلف باعث گسترش شعر طنز شده است ولی الان هم مدیران با تأمل با طنز برخورد می کنند. مثلاً برنامه قند پهلو را اول در شبکه آموزش پخش کردند و فکر هم نمی کردند اینقدر مخاطب داشته باشند و حتی این برنامه در قالب مسابقه و ضبط شده تهیه کردند و افراد هم انتخاب شده بودند.
در این چند سال اخیر توسط پیامک و بلوتوث شعر طنز گستردگی بیشتری پیدا کرده مثلاً شعر معروف آقای خلیل جوادی که از طریق بلوتوث بین مردم پخش شد از لحاظ ادبی شاید شعر متوسطی باشد ولی چون بین مردم منتشر شد جایگاهی پیدا کرد و افرادی به تبع آن در همان سبک شعرهایی گفتند. *با توجه به ابزار های جدید رسانه مثل شبکه های مختلف اجتماعی در اینترنت ، پیامک و بلوتوث به نظر شما چگونه می‌توان از این ظرفیت در راه صحیح آن به خصوص در عرصه طنز استفاده کرد؟ آیا می توان با ابزار طنز جریان سازی کرد؟
جریان سازی در خون ایرانیان است. عبید زاکانی چرا از قالب طنز استفاده می کند به خاطر اینکه در آن ایام اختناق و فشارهای اجتماعی زیادی بوده و باعث شده که شما حرفتان را در قالب طنز بزنید و یا ما دهخدا را داریم. جریان سازی از دل خود مردم بیرون می آید و با دستور و زور کاری نمی توان کرد. یا مثلاً برخی برنامه های طنز با تکیه کلام های خاص خود جریان سازی می کنند .
* طنز فاخر چیست؟
طنز فاخر طنزی است که مؤلفه های اصلی طنز را داشته باشد. لازمه طنز انتقاد گزنده و نیش دار و سازنده است و یا به تعبیر آقای زرویی طنز شبیه طعم قهوه است که هر چقدر هم شیرین باشد ولی یک تلخی دارد. لازمه طنز خنداندن نیست.

*آیا طنز متعهد و فاخر داریم ؟
این بر می گردد که مدیران فرهنگی ما که زمینه بروز طنزهای واقعی و به تعبیر ما طنز فاخر را فراهم کنند. یک مشکل ما این است برخی مدیران فرهنگی ما شناحت درستی از طنز ندارند. اگر کسانی که واقعاً طنز پرداز هستند مجال به آنها داده شود می توانند به تولید آثار خوب و جدی بپردازند.
دفتر طنز حوزه هنری در بین دستگاههای فرهنگی کشور بهتر عمل می کند و ما در قم دفتر آن را داریم و همکاری خوبی هم داشته ایم و در استانهای دیگر نیز فعال است. شب شعرهای طنز و جشنواره داریم و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران هم خوب عمل می کند. به نظرم ارشاد خیلی خوب فعالیت ندارد.
وی‍ژگی حوزه هنری این است که فضای بازتری دارد و به جوانان اعتماد بیشتری می کنند. مثلاً انیمیشن شکرستان از تولیدات حوزه هنری است که هم ایده خوب و هم طنز خوبی دارد .
یکی از مشکلات صدا وسیما همین است که مدیرانش مقداری ترس دارند. طنز فاخر طنزی است که قصد اصلاح گری و انتقاد دارد و چون خیلی سخت است به طنزهای سطحی می پردازند.

Submit "شاعر و طنزپرداز قمی برنده برنامه قند پهلو" to Digg Submit "شاعر و طنزپرداز قمی برنده برنامه قند پهلو" to del.icio.us Submit "شاعر و طنزپرداز قمی برنده برنامه قند پهلو" to StumbleUpon Submit "شاعر و طنزپرداز قمی برنده برنامه قند پهلو" to Google

دسته بندی ها
هنری ، علمي

نظرات