مشاهده RSS Feed

neo

وقتش رسیده

به این مطلب امتیاز بدهید
وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود

با سار ِ پشت پنجره جایم عوض شود

هی کار دست من بدهد چشم های تو

هی توبه بشکنم و خدایم عوض شود

با بیت های سر زده از سمت ِ ناگهان

حس می کنم که قافیه هایم عوض شود

جای تمام گریه ، غزل های ناگــــــزیر

با قاه قاه ِ خنده ی بی غم عوض شود

سهراب ِ شعرهای من از دست می رود

حتی اگر عقیده ی رستم عوض شود

قدری کلافه ام و هوس کرده ام که باز

در بیت های بعد ، ردیفم عوض شود

حـوّای جا گرفته در این فکر رنج ِ تلخ

انگــار هیچ وقـت به آدم نـمی رسد

تن داده ام به این که بسوزم در آتشت

حالا بهشت هم به جهنم نمی رسد

با این ردیف و قافیه بهتر نمی شوم !



وقتش رسیده حال و هوایم عوض شود



حس نوشت:

پرواز چه لذتی دارد؟

وقتی

زنبور کارگری باشی

که نتوانی

عاشق ملکه بشوی؟

Submit "وقتش رسیده" to Digg Submit "وقتش رسیده" to del.icio.us Submit "وقتش رسیده" to StumbleUpon Submit "وقتش رسیده" to Google

آپدیت شده 10-15-2013 در 01:55 PM توسط [ARG:5 UNDEFINED]

دسته بندی ها
دسته بندی نشده

نظرات

  1. memol_007 آواتار ها
    وقتی شعر بود وحجم صدای تو ، وقتی تنها یاریگر دستانم دست تو بود ، نه شب، شب بود و نه روز، روز .. فقط عشق بودو چشـــــــــــــــم تو..!!!

  2. نیکی آواتار ها

    حـوّای جا گرفته در این فکر رنج ِ تلخ

    انگــار هیچ وقـت به آدم نـمی رسد

    تن داده ام به این که بسوزم در آتشت

    حالا بهشت هم به جهنم نمی رسد