مشاهده RSS Feed

ادبيات

  1. شعر طنز ماه مبارک رمضان (بیماران)



    دل میرود زدستم! دکتربده دوا را
    نسخه بپیچ کم کم، دردم شد آشکارا

    دل درد و زخم معده آید سراغم این ماه
    لطفی کن ای طبیبا ، معذوردار ما را

    کلّیه ام دوباره این ماه سنگ سازد
    آمپول
    ...
    دسته بندی ها
    اينترنت ، ادبيات
  2. داستان آموزنده ی آرایشگر و خدا



    مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند. وقتی ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  3. شعر خونه مادربزرگه (قدیم و جدید)



    خونه مادربزرگه دهه 60 , 70 :


    خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره
    خونه ی مادربزرگه شادی و غصه داره

    خونه ی مادربزرگه حرفای تازه داره
    خونه ی مادربزرگه
    ...
    دسته بندی ها
    رايانه ، ادبيات
  4. داستان جالب خروس

    می گویند مردی ، خروسی خرید و به خانه برد. وقتی وارد شد ، همسر جوانش ، سر و رویش را پوشاند و نهیب زد: ای مرد! غیرتت چه شده است؟ روزها که تو نیستی ، آیا من باید با این خروس که ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  5. مرد غریب شهر



    مرد غریب شهر

    مرد غریب شهر، کبود است پیکرت

    ............................................آهسته تر شده ست نفس های آخرت

    آقای من در آن وطن مادری تو

    ............................................
    ...

    آپدیت شده 12-21-2014 در 01:29 AM توسط [ARG:5 UNDEFINED]

    دسته بندی ها
    مذهبي ، ادبيات
  6. حکایت خواندنی: خدا چه می خورد؟!





    حکایت است که پادشاهی از وزیرخود پرسید:


    بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد ، و چه کار می کند و اگر
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  7. صرف شام با زنی دیگر




    روزی همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم. او گفت که مرا دوست دارد ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  8. چشمان پدر عاشق فوتبال





    این داستان درباره پسر بچه لاغر اندمی ‌است که عاشق فوتبال بود. در تمام تمرین‌ها سنگ تمام می‌گذاشت اما چون جثه اش نصف سایر
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  9. داستان آموزنده سنگ یا برگ !




    مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا می‌گذشت. او را دید و متوجه حالت ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  10. ای عفو تو شامل گناهان




    ای عفو تو شامل گناهان

    اى عفو تو شامل گناهان
    كوى تو پناه بى پناهان

    بر خسته دلان شفاى دردى
    محروم نكرده دردمندى

    باز است درت بر آزمندان
    اى عشق دل
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  11. دیروز گریســـــــــــتم...



    دیروز گریســـــــــــتم
    برای تمامی روزهایی که گرفتار , خسته و یا عصبانی بودم
    برای تمامی روزها و تمامی نگرش هایم
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  12. داستان زیبای معنای دوست داشتن(حتما بخونید)



    خانواده بسیار فقیری بودند که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک کنار مزرعه کار و زندگی می‌کردند، کلبه آنها نه اتاقی داشت و نه
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  13. با صفحه کلید زندگی کار کنید!




    «آ» : «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.

    «ا» :
    «اعتماد به نفس» یک «سرمایه» است نه یک «کلمه»!

    «ب» :
    برای «بهتر» شدن زندگی ات، «بهتر» فکر کن!

    «پ» :
    چرک نویس
    ...
    دسته بندی ها
    علمي ، ادبيات
  14. داستان جذاب یک روز قبل از اعدام

    آخرین باری که دیدمش پانزدهم آگوست بود. درست شب قبل از اعدامش!


    اصولا شب قبل از اعدام نمی ذارن که کسی به فرد اعدامی نزدیک بشه.اون شب ها من با شادی زیاد به تخت خودم
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  15. زندگی...



    زندگی..
    زندگی را دریاب...که زندگی حبابی بیش نیست .
    با زندگی عطوفت نما ... که زندگی عطش کویری بیش نیست.
    زندگی را به فردا واگذار
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
صفحه 1 از 4 123 ... آخرینآخرین