مشاهده RSS Feed

ادبيات

  1. دارند مرا از زمین می کشند بیرون

    دارند مرا از زمین می کشند بیرون
    ز آغوش ِ تو
    چیزی بگو
    ببین
    جز من تویی که مانده ای
    بگو
    جای تو، من مُرده ام ..
    دستم را بگیر
    قرار گذاشته بودم
    حالا ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  2. تصاویر رویایی همراه با شعری از فریدون مشیری

    باز کن پنجره ها را، که نسیم

    روز میلاد اقاقی ها را

    جشن می گیرد،




    و بهار،

    روی هر شاخه، کنار هر برگ،
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات ، عکس
  3. حیفه اگه اینو نخونید. هم مجردا هم متأهل ها

    عادت ندارم از این داستان ها بخونم یا بذارم تو انجمن اما این یکی خیلی تحت تأثیر قرار داد منو و نمیدونم تا چه حد صحت داره

    وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده می‌کرد، دست او را گرفتم و گفتم، ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  4. کاش دستم می‌شکست و براش جوراب نمی‌گرفتم!

    راوی: هوس زن گرفتن به سرم زده بود. دوست داشتم وضع مالی خانواده همسرم پایین‌تر از خانواده خودم باشد تا بتوانم زندگی بهتری برایش فراهم کنم. مادرم چنین دختری برایم در نظر ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  5. خوش اومدی جونم (شعر طنز قمی)

    رفتي برو ديگه خوش اومدي جونم
    انقه به من نگو برو خوش اومدي جونم
    گفتم بيا بشين ديگه تنگ دل عمو
    گفتش برو برو ديگه خوش اومدي جونم
    گفتم بيا و انقه ادا و اصول نيا
    ...
  6. چطور از شر مهریه ی بالای همسرمان راحت شویم؟

    با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد.
    شوهرش میگوید چرا؟ ما که زندگی‌ خوبی‌ داریم.
    از زن اصرار و از شوهر انکار.
    در نهایت شوهر با سرسختی زیاد می‌پذیرد، به شرط و شروط ها.
    زن مشتاقانه
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  7. سیلی خوردن من از دختربچه 7 ساله

    راوی: امروز سر چهار راه کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه ی هفـت سـالـه خـوردم ! اگه دل به درددلم بدین قضیه دستگیرتون میشه ...

    پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف
    ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  8. قصه دختر اروپایی و پسر آفریقایی در رستوران

    در سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا . یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهره‌اش پیداست اروپایی است، سینی غذایش را تحویل می‌گیرد و سر میز می‌نشیند. سپس یادش می‌افتد ...
    دسته بندی ها
    ادبيات
  9. ریشه اصطلاح ماستمالی کردن از کجا آمده؟

    قضیه ماستمالی کردن از حوادثی است که در عصر بنیانگذار سلسله پهلوی اتفاق افتاد:

    «هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس
    ...
  10. بازگشت آرامش

    یک پیرمرد بازنشسته خانه ی جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته ی اول همه چیز به خوبی و خوشی گذشت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه پس از تعطیلی کلاس ...
    دسته بندی ها
    ادبيات