آنان چه احمقند ،آنان كه عشق راتنها به سوي خويش اصرار مي كنند
خود را ميان تن ،شب را ميان منمن را ميان خود ،تكرار مي كنند
ليلاي خسته را ،از انتظار جسماز شانه هاي يار،بيزار مي كنن
دوقتي به هر هوس در بازوان لمسچيزي شبيه عشق ايثار مي كنند
با نغمه هاي دل
...