تو این فکر بودم که با هر بهونه یه بار آسمونو بیارم تو خونه حواسم نبود که به تو فکر کردن خود آسمونه خود آسمونه ...
آپدیت شده 09-23-2013 در 11:45 AM توسط [ARG:5 UNDEFINED]
خادم این روضه رضوان می گفت دختر بچه شفا گرفته بود. با تب و تاب ازش سوال کردم چه دیدی و چه شنیدی؟ دخترک با آرامشی خاص گفت هیچ. فقط پدرم را خبر کنید!!! پدر دخترک که ...
خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست خیالت از زمین راحت، که حتی روز، روشن نیست کسی اینجا نمی بینه، که دنیا زیر چشماته یه عمره یادمون رفته، زمین دار مکافاته فراموشم شده گاهی، که این پایین چهها کردم که روزی باید از اینجا، بازم پیش تو برگردم خدایا وقت ...
گفته بودی قایقی خواهم ساخت دور خواهم شد .... صبر کن . . . نشسته ام خسته شدم دیگر قایق نمیسازم پشت ...
رفتی... دلم زخم شد...نیستی ...دلم شور میزند... تو میدانی نمک با زخم چه میکند
من موشکل ندارم دوشواری هم نداریم فقط یکی بهم بگه این توالت عروس چه صیغه ای لدفن
آن کسی رآ که تو می جویی… کی، خیال تو به سر دارد… بس کن این،ناله و زاری رآ… بس کن، اون یار دگر دارد…. (فروغ فرخ زاد)
دیالوگی كه امروز تو تاكسی شاهدش بودم (بین ۲ دختر) : . . . . . . . . . . . . . . . . . . موبایلت داره زنگ میخوره ...
میدونین چرا هویچ نارنجیه؟ . . . . . . . . . . . . چون بهش میاد اگه گفتین چرا خیار سبزه؟ . . . . ...
ﺩﯾﺪﯾﻦ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻤﺎ ﭘﺴﺮﻩ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﻣﯿﺮﻩ ﻟﺐ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﮐﻨﺎﺭﺵ ... ؟ . . . ! ﺍﻳﻨﺎ ﻫﻤﺶ ﭼﺮﺗﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺭﻓﺘﻢ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺳﮓ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ ﮐﺮﺩﻥ!
آغوشت همانند جنگ ویتنام است هرکه رفت یا برنگشت یا اگر برگشت دیوانه بود!