بیا ای زهر کین کم کم، مداوای جراحت کن مرا از خون دل خوردن، بیا ای مرگ راحت کن هزاران حجله از آه غریبی چیدهام اینجا چو نیلوفر ز بیتابی، به ...
یک بار دیگر العطشم شعله ور شدست چشمانم از تراوش اندوه تر شده ست ای ذوال فقار در تف خون خفته ای حسین ای حیدر دوباره بر آشفته ای حسین! ...
از یاد نمی برم آن راز را که با پدر گفتم کدامین کوه میان ما واو جدایی افکند؟ گفتم: پدردر ...
قبل ازشروع عملیات والفجر4 عازم منطقه شدیم وبه تجربه در خاک زیستن چادر ها راسرپا کردیم.شبی برادر زین الدین بایکی دو ...
_فقط توی ایرانه که تا یه مهمون خارجی میاد همه دور وبرش جمع میش که اونور کرایه خونه چقدره؟ _فقط یه مرد ایرانیه که مادرشو بیشتر از زنش دوست داره ! _فقط توی ...